مقالۀ پژوهشی
سارا خزاعی؛ نادیا الکوله
چکیده
رمان دوریت کوچک (1857) اثر چارلز دیکنز نگرش واقعگرایانۀ جالبی به اسرار اجتماعی و سازمانی دارد. با این پیشفرض که توجّه سبک واقعگرا به جزئیات، فراتر از دنیای داستان است، نظریّۀ تحقیق حاضر این است که در رمان دوریت کوچک، دیکنز اسرار اجتماعی و سازمانی را بهسان سیستمهای بازی ناعادلانهای به تصویر کشیده که تحت کنترل طبقه حاکم و ثروتمند ...
بیشتر
رمان دوریت کوچک (1857) اثر چارلز دیکنز نگرش واقعگرایانۀ جالبی به اسرار اجتماعی و سازمانی دارد. با این پیشفرض که توجّه سبک واقعگرا به جزئیات، فراتر از دنیای داستان است، نظریّۀ تحقیق حاضر این است که در رمان دوریت کوچک، دیکنز اسرار اجتماعی و سازمانی را بهسان سیستمهای بازی ناعادلانهای به تصویر کشیده که تحت کنترل طبقه حاکم و ثروتمند هستند. روش تحقیق این پژوهش برگرفته از نظریّههای بازی با اطّلاعات ناقص است و هدف آن، یافتن سیستم بازی غیرمنصفانۀ اجتماعی که بر روابط افراد و طبقات داستان دوریت کوچک حاکم است. نتیجۀ این پژوهش نشان میدهد که هنر داستانسرایی واقعگرایانۀ دیکنز محدود به روایت دقیق جزئیات و آشکار ساختن حقایق زمانۀ خود در دورۀ ویکتوریا نیست، بلکه انعکاسی از سیستم پیچیدۀ اطّلاعاتی جامعۀ دوران وی است که حکایت از درگیری میان طبقۀ حاکم با قربانیانشان برای پنهان کردن حقایق دارد.
مقالۀ پژوهشی
آموزش زبان
رضا پیشقدم؛ شیما ابراهیمی
چکیده
با توجّه به پیشرفت سریع فنّاوری در حوزههای شناختی، رباتیک و هوش مصنوعی و تشدید نیازهای معیشتی و رفاهی انسان، همچنین در سایۀ فراوانی و دسترسی سهل مطالب آموزشی در فضای مجازی، به نظر میرسد آموزش کلاسیک و سنّتی دیگر پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه نیست و آموزش غیررسمی با تأکید بر فن و مهارت و خودکارسازی یادگیری، بر آموزش رسمی غلبه پیدا ...
بیشتر
با توجّه به پیشرفت سریع فنّاوری در حوزههای شناختی، رباتیک و هوش مصنوعی و تشدید نیازهای معیشتی و رفاهی انسان، همچنین در سایۀ فراوانی و دسترسی سهل مطالب آموزشی در فضای مجازی، به نظر میرسد آموزش کلاسیک و سنّتی دیگر پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه نیست و آموزش غیررسمی با تأکید بر فن و مهارت و خودکارسازی یادگیری، بر آموزش رسمی غلبه پیدا کرده است. در این راستا، در نوشتار حاضر و برگرفته از نظرات برخی متخصصان آموزش، تلاش بر این است دو نوع از آموزش معرّفی و بررسی شود: الف: آموزش مبتنی بر چینش ذهنی (شامل دو نوع آموزش انباشت ذهنی و آموزشِ پرورش ذهنی) و ب: آموزش مبتنی بر چینش مغزی (شامل دو نوع آموزش مغزورزی و آموزش مغززایی). آموزش نوع نخست به اندیشیدن و اندیشهها و آموزش نوع دوم به دانش و مهارت مرتبط است. درواقع، با وجود نظامهای آموزشی هوشمند و فضای آنلاین حرکتی از سمت رویکردهای نرم، ذهنی، ارزشی و انسانی به سمت رویکردهای سخت، مغزی، معیشتی و ماشینی در حال رخ دادن است که باید در شرایط کنونی آموزش مورد توجّه متخصصان آموزشی، مدرّسان و مؤلفان کتابهای درسی قرار گیرد.
مقالۀ پژوهشی
مطالعات ترجمه
محبوبه نورا؛ سید محمدرضا هاشمی
چکیده
واژهیابی و واژهگزینی از دغدغههای مهم مترجمها و مدرسها و فراگیرهای ترجمه است. دربارۀ سازوکار واژهگزینی در ترجمه بسیار سخن گفته شده است. باوجوداین، به نقش و کارایی فرهنگهای دوزبانه در واژهگزینی کمتر توجّه شده است. هدف از جستار حاضر، پاسخ دادن به این سؤال است که آیا واژهگزینی در ترجمه، اساساً، امری درونمتنی و یا برونمتنی ...
بیشتر
واژهیابی و واژهگزینی از دغدغههای مهم مترجمها و مدرسها و فراگیرهای ترجمه است. دربارۀ سازوکار واژهگزینی در ترجمه بسیار سخن گفته شده است. باوجوداین، به نقش و کارایی فرهنگهای دوزبانه در واژهگزینی کمتر توجّه شده است. هدف از جستار حاضر، پاسخ دادن به این سؤال است که آیا واژهگزینی در ترجمه، اساساً، امری درونمتنی و یا برونمتنی است و اینکه استفاده از معادلهای فرهنگهای دوزبانه برای مترجم کفایت میکند یا خیر؟ در این پژوهش، ترجمۀ دو صفت عام «Good» و «Bad» در رمان تام جونز ،کودک سرراهی، بررسی شد. نتایج نشان داد که واژهگزینی در ترجمه، درونمتنی است و واژهگزینی برونمتنی؛ یعنی واژهگزینی بر اساس فرهنگ دوزبانه، در ترجمه بهویژه ترجمۀ ادبی راهگشا نیست. مترجم، اساساً، بر اساس متن و روابط موجود در آن، ترجمه میکند و واژههای مناسب را انتخاب میکند و این امر، در مورد برخی ویژگیهای زبانی متن، بارزتر است. یکی از این ویژگیهای زبانی متن، روابط همنشینی بین کلمهها است که در تعیین معنای متن و متنیّت آن نقش مهمی دارد.