مقالۀ پژوهشی
سودابه قندهاری؛ محمد جواد مهدوی؛ علی خزاعی فرید؛ محمد جعفر یاحقی
چکیده
یکی از شیوههایی که درگذشته در ترجمۀ متونِ وحیانی از جمله انجیل و قرآن مجید به کار میرفت، شیوۀ ترجمۀ بین خطّی بود. در این شیوه، مترجمان به دلیل حرمتی که برای متن اصلی قائل بودند به ترجمۀ حیثیت متنی مستقل نمیدادند و به شکل لفظ به لفظ ترجمه میکردند و ترجمۀ خود را بین خطوط میآوردند. بااینحال ترجمههای اوّلیّۀ قرآن ...
بیشتر
یکی از شیوههایی که درگذشته در ترجمۀ متونِ وحیانی از جمله انجیل و قرآن مجید به کار میرفت، شیوۀ ترجمۀ بین خطّی بود. در این شیوه، مترجمان به دلیل حرمتی که برای متن اصلی قائل بودند به ترجمۀ حیثیت متنی مستقل نمیدادند و به شکل لفظ به لفظ ترجمه میکردند و ترجمۀ خود را بین خطوط میآوردند. بااینحال ترجمههای اوّلیّۀ قرآن کاملاً تحتاللفظی نیست و از ابتکاراتی زبانی برخوردار است که بررسی آنها موضوع این مقاله است. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی‑تحلیلی، به واکاوی مقایسهای و زبانشناختی چهار ترجمۀ بین خطّی کهن قرآن در بازۀ زمانی قرن چهارم تا نیمۀ قرن ششم هجری پرداختهایم. این چهار متن عبارتاند از: ترجمۀ رسمی معروف به ترجمۀ تفسیر طبری و ترجمۀ تفسیر ابوالفتوح رازی در بخش آیات، ترجمۀ قرآن قدس و ترجمۀ قرآن ری. موارد انتخابشده در دو حوزۀ کلّیِ «واژگان» و «نحو» مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته است. یافتهها حاکی از آن است که مترجمان به درجات متفاوت به صورتهای واژگانی و نحوی متن اصلی وفادار بودهاند. بهعبارتدیگر، علیرغم اینکه ترجمهها درمجموع تحتاللفظی هستند، مجموعهای از ویژگیهای شاخص واژگانی و نحوی دارند که آنها را به متون ارزشمندی تبدیل کرده است. کاربرد معادلهای اصیل فارسی در ترجمة تفسیر طبری و در ترجمۀ قرآن قدس و نیز وجود برابرنهادهای محلی، عمدتاً گویش سیستانی، در ترجمۀ قرآن قدس از جمله این ویژگیهاست. در ترجمۀ تفسیر ابوالفتوح رازی و ترجمۀ قرآن ری تأثیرپذیری مترجمان از زبان مبدأ در حوزۀ واژگانی و بهخصوص در ترجمۀ واژگان دخیل بیشتر مشهود است. در حوزۀ نحوی نیز ترجمههای تفسیر ابوالفتوح رازی و قرآن ری همخوانی بیشتری با اقتضائات نحوی زبان فارسی نشان میدهند.
مقالۀ پژوهشی
فرنگیس شهیدزاده؛ گلنار مزدایسنا
چکیده
مطالعات فراوانی بر اهمّیّت استفاده از ادبیّات در آموزش زبان و فرهنگ تأکید کردهاند. باوجوداین، تعداد مطالعات متمرکز بر اثرات آموزش زبان بهوسیلۀ داستانهای کوتاه بر هویّت یادگیرندگان انگلیسی محدود است. این تحقیق به بررسی نقش آموزش داستانهای کوتاه بر شکلگیری هویّت فرهنگی دانشجویان زبان انگلیسی در ایران ...
بیشتر
مطالعات فراوانی بر اهمّیّت استفاده از ادبیّات در آموزش زبان و فرهنگ تأکید کردهاند. باوجوداین، تعداد مطالعات متمرکز بر اثرات آموزش زبان بهوسیلۀ داستانهای کوتاه بر هویّت یادگیرندگان انگلیسی محدود است. این تحقیق به بررسی نقش آموزش داستانهای کوتاه بر شکلگیری هویّت فرهنگی دانشجویان زبان انگلیسی در ایران میپردازد. هفت داستان کوتاه زبان مادری ترجمهشده و خارجی پیرامون مفاهیم فرهنگیِ وفاداری، عدالت و عشق در کلاس آموزش داده شدند. نمونههای انتخابی، هدفمند، چهار دانشجوی کارشناسی سال سوم رشتۀ انگلیسی دانشگاه یزد بودند. هویّتسازی این نمونههای انتخابی از طریق مصاحبههای روایی، پرسشنامههای باز و مطالعۀ خاطرات مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهشگران دادههای مربوط به خودانگارۀ گذشته، حال و آیندۀ یادگیرندگان را جمعآوری و بهوسیلۀ تحلیل محتوای کیفی تجزیهوتحلیل کردند. از نظر تغییرات هویّت فرهنگی در این مطالعه میتوان مسیر مشخصی را ثبت کرد که از احساس بیگانگی فرهنگی و برتربینی فرهنگ خارجی شروع و به مرحلۀ تکریم هویّت ملّی، پاسداشت تنوّع بینفرهنگی و تمایل به عضویّت کارآمد در جوامع بینالمللی میرسد. همزمان با حرکت بهسوی جهانیشدن، شرکتکنندگان تمایل به حفظ هویّت فرهنگی خود نیز نشان دادند. یافتهها همچنین صحّت نظریّات ساختگرایی اجتماعی در مورد پویایی و چندگانگی هویّت را تأیید کردند. یافتههای این تحقیق بر ضرورت تجدیدنظر هوشمندانۀ محتوای آموزشی استفادهشده در تدریس درس بیان شفاهی، در راستای تحکیم هویّت فرهنگی یادگیرندگان در مسیر متعارف جهانیشدن تأکید میکند.
مقالۀ پژوهشی
پرینا قمی؛ فرزانه فرحزاد
چکیده
مقالۀ حاضر با اتّکا به مدل بازروایت در ترجمۀ دیداری‑شنیداری قمی و فرحزاد (الف 2020) به بررسی انواع بازقاببندی در دوبلۀ بینازبانی پویانماییهای پخششده از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران میپردازد. ازآنجاییکه روایتهای دیداری‑شنیداری ماهیّت چندوجهی دارند، علاوهبر محلهای کلامی، محلهای غیرکلامی هم در فرایند ...
بیشتر
مقالۀ حاضر با اتّکا به مدل بازروایت در ترجمۀ دیداری‑شنیداری قمی و فرحزاد (الف 2020) به بررسی انواع بازقاببندی در دوبلۀ بینازبانی پویانماییهای پخششده از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران میپردازد. ازآنجاییکه روایتهای دیداری‑شنیداری ماهیّت چندوجهی دارند، علاوهبر محلهای کلامی، محلهای غیرکلامی هم در فرایند بازروایت دستخوش تغییر میشوند که این امر زمینۀ بیشتری را جهت بازقاببندی در اختیار مترجم و مؤسسۀ ترجمه قرار میدهد. بدین منظور از بررسی روایت چندوجهی قمی و فرحزاد (الف 2020) برای تحلیل و مقایسۀ پویانماییهای اصلی و دوبلهشده در سطح خرد محلهای کلامی و غیرکلامی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پانزده نوع مختلف بازقاببندی در ساخت واقعیت در دوبلۀ پویانماییها شرکت میکنند که به سه دستۀ بازقاببندی از طریق تصرف گزینشی، بازقاببندی از طریق برچسب زدن و بازقاببندی از طریق جابجایی جایگاه شخصیتها تقسیم میشوند. علاوهبراین، بازقاببندی زمانی/مکانی انواع دیگر بازقاببندی را تحتالشعاع قرار میدهد. بر اساس این مطالعه، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نقشی فعّال در ساخت واقعیت در زبان مقصد ایفا میکند و از ترجمه بهعنوان ابزاری برای اشاعه و یا سرکوب روایتهای خاص در پویانماییهای مقصد بهره میگیرد.
مقالۀ پژوهشی
مسعود ذوقی
چکیده
با توجّه به فقر پژوهشی در تحقیقات طولی آموزش زبان انگلیسی در زمینۀ ترکیب روانشناسی مثبت و منفی، مطالعۀ کنونی با هدف بررسی خط سیر و نقش میانجیگری لذّت زبان خارجی و بیانگیزشی یادگیری در رابطۀ بین حس تعلق با عملکرد درسی زبان انگلیسی اجرا گردید. نمونۀ این پژوهش به تعداد 557 دانشجو ترم اوّل دانشگاهی از رشتههای غیر زبان انگلیسی بهوسیلۀ ...
بیشتر
با توجّه به فقر پژوهشی در تحقیقات طولی آموزش زبان انگلیسی در زمینۀ ترکیب روانشناسی مثبت و منفی، مطالعۀ کنونی با هدف بررسی خط سیر و نقش میانجیگری لذّت زبان خارجی و بیانگیزشی یادگیری در رابطۀ بین حس تعلق با عملکرد درسی زبان انگلیسی اجرا گردید. نمونۀ این پژوهش به تعداد 557 دانشجو ترم اوّل دانشگاهی از رشتههای غیر زبان انگلیسی بهوسیلۀ نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. با تکیه بر روش تحقیق پیمایشی طولی، دادهها در سه دورۀ زمانی مختلف در طول یک ترم تحصیلی جمعآوری شدند. تحلیل دادهها با استفاده از روش آماری «منحنی رشد پنهان» نشان داد که کاهش معنیداری در لذّت زبان خارجی و افزایش معنیداری در بیانگیزشی یادگیری در طول ترم تحصیلی در درس زبان پیشدانشگاهی بین شرکتکنندگان این تحقیق وجود داشت. درحالیکه همبستگی حس تعلق با میزان اوّلیۀ بیانگیزشی یادگیری زبان منفی بود، حس تعلق با میزان اوّلیۀ لذّت زبان خارجی همبستگی مثبت داشت. تأثیر غیرمستقیم حس تعلق در محیط کلاس بر عملکرد درسی زبان با میانجیگری لذّت زبان خارجی و بیانگیزشی یادگیری معنیدار گزارش شد؛ این در حالی بود که بدون متغیرهای میانجی تأثیر مستقیم حس تعلق در محیط کلاس بر عملکرد درسی زبان معنیدار نبود. یافتههای این پژوهش دارای کاربردهای آموزشی مهمی است که مورد بحث قرار گرفته است.
مقالۀ پژوهشی
رجبعلی عسکرزاده طرقبه؛ فاطمه بیگلری
چکیده
این مقاله به بررسی دو نمایشنامۀ در انتظار گودو (1953) نوشتۀ ساموئل بکت (1989-1906) و بهترین بابای دنیا (1349) اثر غلامحسین ساعدی (1364-1314) پرداخته است. با توجّه به پایۀ نظری این مقاله که دیدگاهِ پوچی آلبر کامو و مؤلفههای مربوط به آن است، شخصیتهای این دو اثر مورد واکاوی و بررسی قرار گرفتهاند. در این دو نمایشنامه مفاهیمی همچون انتظار، نیاز، درد ...
بیشتر
این مقاله به بررسی دو نمایشنامۀ در انتظار گودو (1953) نوشتۀ ساموئل بکت (1989-1906) و بهترین بابای دنیا (1349) اثر غلامحسین ساعدی (1364-1314) پرداخته است. با توجّه به پایۀ نظری این مقاله که دیدگاهِ پوچی آلبر کامو و مؤلفههای مربوط به آن است، شخصیتهای این دو اثر مورد واکاوی و بررسی قرار گرفتهاند. در این دو نمایشنامه مفاهیمی همچون انتظار، نیاز، درد و رنج و مرگ با توجّه به نظرات کامو واکاوی شدهاند. نویسندگان در ادامه به تحلیل مفهوم «انسان پوچ» آلبر کامو پرداختهاند و در پایان، مسألۀ مرگ و بازتاب آن را در نگرش انسان پوچ کامو، در این دو اثر نشان دادهاند. بر این اساس، یافتهها این تحقیق نشان میدهد که مفهوم نیاز انسان برای داشتن امید در زندگی، بیفایده است و درد و رنج ناشی از به سرانجام نرسیدن انتظار در سرتاسر این دو نمایشنامه دیده میشود. شخصیتهای این دو اثر، پوچی زندگی را آنچنان که انسان پوچ کامو درمییابد، درک نکردهاند و در پوستۀ جهل و نادانی دنیای پوچ خود باقیماندهاند. این شخصیتها از انتظاری پوچ و امیدی واهی رنج میبرند.
مقالۀ پژوهشی
مزدک بلوری؛ کاوه بلوری
چکیده
مطابق با نظریّۀ روایت بیکر، ابزارهای پیرامتنی مثل مقدّمه، پانویسها و یادداشتهای مترجم، نقش مهمی در تغییر دادن روایتهای متن مبدأ ایفا میکنند. بر این اساس، مقالۀ حاضر با استفاده از نظریّۀ «روایت» و مفهوم «قاببندی از طریق ابزارهای پیرامتنی»، بر ترجمۀ فارسی کتاب اسلام در ایران متمرکز میشود و مطالب پیرامتنی موجود در ...
بیشتر
مطابق با نظریّۀ روایت بیکر، ابزارهای پیرامتنی مثل مقدّمه، پانویسها و یادداشتهای مترجم، نقش مهمی در تغییر دادن روایتهای متن مبدأ ایفا میکنند. بر این اساس، مقالۀ حاضر با استفاده از نظریّۀ «روایت» و مفهوم «قاببندی از طریق ابزارهای پیرامتنی»، بر ترجمۀ فارسی کتاب اسلام در ایران متمرکز میشود و مطالب پیرامتنی موجود در بخشی از آن را بررسی میکند تا مشخص شود ترجمه چگونه با استفاده از این ابزار رویدادهای شرح داده شده در متن اصلی را برای خوانندۀ فارسیزبان بازروایت کرده است. برای این منظور، در بخش مورد نظر، متن نویسنده و پیرامتنهای ترجمه بهصورت مقایسهای تحلیل شد تا روایتهای متفاوت هر یک از آنها از موضوعهای مناقشهآمیز و نحوۀ بازروایت این موضوعها در ترجمه معلوم شود. در اینجا الگوهای جدید پیرنگسازی علّی و درنهایت روایتهای جدید ساختهشده در ترجمه مشخص شد. نتایج نشان داد که مطالب پیرامتنیِ ترجمه در مواجهه با دیدگاههای نویسنده به چهار شکل عمل کرده بودند: 1) زیر سؤال بردن دیدگاه نویسنده و به چالش کشیدن آن، 2) پذیرفتن حرف نویسنده اما ارائۀ توجیهی متفاوت برای آن، 3) تصحیح اشتباه نویسنده، 4) ارائۀ توضیحات بیشتر. بر این اساس، توضیحات افزودهشده به ترجمه، روایت متن مبدأ از برخی رویدادها و شخصیتهای تاریخی را مردود میداند و به نظر میرسد که این رویدادها و شخصیتها در نسخۀ فارسی از زاویۀ اسلام شیعی بازروایت شده و با روایت عمومی و پذیرفتهشدۀ تشیع تطبیق یافتهاند.
مقالۀ پژوهشی
رضا یل شرزه؛ رویا منصفی
چکیده
کمرنگ شدن مفهوم ترجمه بهعنوان تعادلِ یکبهیک بین متن مبدأ و متن مقصد و توجّه روزافزون به مخاطب که در دهههای 70 و 80 میلادی به اوج خود رسید سبب تحول و تطور تئوری ترجمه گشت و مخاطب و نقش وی را در کانون توجّه مطالعات ترجمه قرار داد. حال، اکثر ترجمههای قرآن به زبان فارسی، بااینکه برگردانهایی معنایی به شمار میروند، پرداختن به اسلوب ...
بیشتر
کمرنگ شدن مفهوم ترجمه بهعنوان تعادلِ یکبهیک بین متن مبدأ و متن مقصد و توجّه روزافزون به مخاطب که در دهههای 70 و 80 میلادی به اوج خود رسید سبب تحول و تطور تئوری ترجمه گشت و مخاطب و نقش وی را در کانون توجّه مطالعات ترجمه قرار داد. حال، اکثر ترجمههای قرآن به زبان فارسی، بااینکه برگردانهایی معنایی به شمار میروند، پرداختن به اسلوب و شیوۀ نگارش زبان عربی را بر مخاطب فارسیزبان رجحان مینهند که این امر سبب بسیاری از کاستیهای ترجمههای قرآن از جمله عدم ارتباط مؤثر مخاطبان فارسیزبان با این ترجمهها شده است. پژوهش حاضر در تلاش است تا با مقایسۀ ترجمۀ معنایی فولادوند و ترجمۀ مخاطبمحور علی ملکی و با استفاده از مفاهیمی چون «تعادل کارکردی» کولر (1979) و «اثر معادل» نایدا (1964) نشان دهد که رویکرد مخاطبمحور به ترجمۀ قرآن بهواسطۀ استفاده از ظرفیتهای زبان فارسی بهتر از ترجمههای معنایی میتواند مخاطب را در درک درست و سریع آیات قرآنی یاری رساند و با محور قرار دادن خوانندگان فارسیزبان، برگردانی کاملاً مخاطبمحور از قرآن به دست دهد که در عین رعایت امانت، عاری از بسیاری از کژتابیهای ترجمههای موجود قرآن باشد و خواندن ترجمۀ قرآن را به تجربهای لذّتبخش بدل کند.