ابوالفضل خدامرادی؛ مجتبی مقصودی
چکیده
با رشد روزافزون دوزبانگی و افزایش تعاملات بین زبانها، تمامی زبانها تغییراتی را تحت تأثیر این تماسهای زبانی در سطوح مختلفی تجربه میکنند. یکی از این سطوح، لایۀ واژگان است که بیش از سطح دیگر زبانی منشأ دغدغة سیاستگذاران در عرصۀ برنامهریزی زبانی بوده است. در این میان استفاده از واژگان قرضی و یا جایگزین کردن آنها با واژگان مصوّب ...
بیشتر
با رشد روزافزون دوزبانگی و افزایش تعاملات بین زبانها، تمامی زبانها تغییراتی را تحت تأثیر این تماسهای زبانی در سطوح مختلفی تجربه میکنند. یکی از این سطوح، لایۀ واژگان است که بیش از سطح دیگر زبانی منشأ دغدغة سیاستگذاران در عرصۀ برنامهریزی زبانی بوده است. در این میان استفاده از واژگان قرضی و یا جایگزین کردن آنها با واژگان مصوّب موضوع اختلافنظر شده است. لذا، این پژوهشِ پیمایشی با رویکرد کیفی با هدف آسیبشناسی طرح جایگزینی واژگان تخصصیِ بیگانه با واژگان مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در کتب درسی «زیستشناسی» مقطع متوسطة مدارس ایران انجام گرفت. به این منظور در این مصاحبۀ ساختاریافته نگرش 126 نفر از مخاطبان این طرح مشتمل بر دانشآموزان فارغالتحصیل رشتۀ تجربی، دبیران زیستشناسی، دانشجویان زیستشناسی، پزشکی و پیراپزشکی و اساتید زبانشناسی پیرامون ضرورت انجام این طرح، دلایل موفّقیّت یا عدم موفّقیّت این طرح و پیشنهادهایی در خصوص اجرای بهتر آن موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد اکثریت قریب بهاتّفاق مصاحبهشوندگان (97%) موافق اجرای آن با سبک و سیاق اجراشده در کتب درسی نبودند. ازنظر مصاحبهشوندگان مهمترین دلایل این مخالفت ایجاد سردرگمی در مخاطبان، عدم هماهنگی در استفاده از واژگان مصوّب در محیطهای آموزشی و بینالمللی بودن واژگان تخصصی بودند. همچنین از نظر آنها این طرح ناموفّق بوده است و دلایل عمدۀ آن عدم استفادۀ مخاطبان از واژههای مصوّب و بینالمللی بودن واژگان تخصصی بوده است. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت فرهنگستان زبان و ادب فارسی ضمن تلاش مجدّانه برای پاسداشت قوام زبان فارسی بهعنوان زبان علم در کشور میبایست با تدوین اصول و ضوابط واژهگزینی مختص اصطلاحات تخصصی در کمّ و کیف اجرای این طرح بازنگری نمایند.
علیرضا راستی
چکیده
فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهعنوان نهادی با شعاع عملکردی فراملّی که برنامهریزیها و سیاستگذاریهای آن میتواند پیامدهای گستردهای، نه صرفاً در زمینۀ زبانی، بلکه در عرصههای اجتماعی و سیاسی نیز به همراه داشته باشد، بایستی پیوسته مورد نقد و ارزیابی درونی و بیرونی قرار گیرد تا با لحاظ کردن بازخوردهای ...
بیشتر
فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهعنوان نهادی با شعاع عملکردی فراملّی که برنامهریزیها و سیاستگذاریهای آن میتواند پیامدهای گستردهای، نه صرفاً در زمینۀ زبانی، بلکه در عرصههای اجتماعی و سیاسی نیز به همراه داشته باشد، بایستی پیوسته مورد نقد و ارزیابی درونی و بیرونی قرار گیرد تا با لحاظ کردن بازخوردهای حاصل از آن، عملکرد و اثرگذاری بیشینه و بهینهای داشته باشد. در این راستا، پژوهش فعلی، با اتّخاذ رویکرد مدافعهای‑مشارکتی و نیز کاربست پارهای اصول و مفاهیم میانرشتهای سیاستگذاری و برنامهریزی زبانی به سازوکار حاکم بر ساختار این نهاد و بهویژه فرایند «واژهگزینی»، کوشیده تا ضمن عریانسازی از پارهای نارساییها و کاستیهای حاکم بر آن، توجّه متولیان و سیاستگذاران حوزۀ نگهداشت و گسترش نفوذ زبان فارسی را بیشازپیش به رفع آنها معطوف سازد. پژوهشگر با بهرهگیری از روش «سندکاوی کیفی» بر آن بوده تا فرایند خطی خطمشیگذاری زبانی در فرهنگستان را با دیدی انتقادی که لازمۀ اتّخاذ رهیافت مدافعهای‑مشارکتی است، تشریح و تحلیل نماید. یافتهها گواه آن است که فرهنگستان در عملکرد سیاستگذاری زبانی خود (نا)آگاهانه رویکردی «اثباتگرایانه» و «گاممحور» دنبال میکند که چنین رهیافتی میتواند باعث ایجاد نوعی دافعه و سازشناپذیری از ناحیۀ کارگزاران زبانی در سطوح و ساحتهای مختلف جامعه متکثّر ایران شود. از دیگر یافتههای این جستار پژوهشی میتوان به عدم بهرسمیتشناختن تضاد منافع در میان کارگزاران متعدّد و متکثّر عرصۀ سیاستگذاری زبانی در اسناد مورد تحلیل اشاره نمود. همچنین، اتّخاذ رویکرد «نخبهگرایانه»، بهویژه در مقولۀ واژهگزینی، منجر به عدم به رسمیت شناختن شمّ زبانی گویشوران بومی زبان، بهعنوان یک منبع ارزشمند گزینش، کاربرد و اقبالپذیری واژگان نو در فارسی شده است.
قاسم مدرسی
چکیده
تاکنون بر روی واژگان مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی از منظر زبانشناسی، ردهشناسی و جامعهشناسی زبان مطالعاتی صورت گرفته است، امّا بررسی این واژگان از منظر روانشناسی زبان میتواند رویکرد تازهای در خصوص واژهگزینی برای معادلهای بیگانه ارائه دهد. مطالعۀ حاضر با بهکارگیری الگوی «هَیَجامَد» (هیجان+ بسامد حواس)، به ...
بیشتر
تاکنون بر روی واژگان مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی از منظر زبانشناسی، ردهشناسی و جامعهشناسی زبان مطالعاتی صورت گرفته است، امّا بررسی این واژگان از منظر روانشناسی زبان میتواند رویکرد تازهای در خصوص واژهگزینی برای معادلهای بیگانه ارائه دهد. مطالعۀ حاضر با بهکارگیری الگوی «هَیَجامَد» (هیجان+ بسامد حواس)، به مقایسۀ کاربرد هفت واژۀ مصوّب فرهنگستان و معادل بیگانۀ آنها در میان عامۀ مردم میپردازد تا میزان استقبال آنها از واژگان مصوّب فرهنگستان و نیز نقش زبان مادری آنها درباره کاربرد واژگان را بررسی کند. بدین منظور، تعداد 223 شرکتکننده در مرحلۀ کمّی بر اساس «نمونهگیری در دسترس» و 61 شرکتکننده در مرحله کیفی بر اساس «اشباع دادهها» از میان عامۀ مردم انتخاب شدند. روش پژوهش اتخاذ شده در این پژوهش، طرح تحقیق تلفیقی‑ترتیبی است که بر اساس آن، ابتدا دادههای کمّی و سپس دادههای کیفی جمعآوری شد. نتایج کمّی بهدستآمده از «آزمون تی» نشان داد که از میان هفت جُفت واژۀ منتخب، بین شش جُفت آن تفاوت معناداری از حیث «هَیَجامَد» در میان عامۀ مردم وجود دارد. همچنین، نتایج کمّی بهدستآمده از آزمون «انووا یک طرفه» نشان داد از بین هفت جُفت واژۀ مورد نظر، در سه واژه تفاوت معناداری با توجّه به زبان مادریِ سخنگویان شامل زبانهای فارسی، کردی و ترکی از حیث «هَیَجامَد» وجود دارد. نتایج کیفی این پژوهش، پس از مشخص کردن توافق و پایایی درون موضوعی دادههای بهدستآمده از مصاحبۀ نیمه ساختاریافته، نشان داد 16 عامل همچون تداعی مثبت، خوشآهنگ بودن و بسامد بالا در پذیرش واژههای بیگانه و 8 عامل همچون تداعی منفی، تلفظ دشوار و بسامد پایین در عدم پذیرش واژههای مصوّب از سوی مردم نقش دارند. درواقع، فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای افزایش میزان استقبال و کاربرد یک «نوواژه» در مقایسه با همتای بیگانه آن، نهتنها مسائل زبانشناختی، بلکه مسائل روانشناسی زبان را هم باید لحاظ نماید.