نادیا غضنفری مقدم؛ محمد رضا هاشمی؛ محمود رضا قربان صباغ
چکیده
نهادهای قدرت در هر جامعهای همواره درصدد کنترل و هدایت نظام ادبی کشور خویش بودهاند و ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. به لطف ترجمههای بسیاری که از آثار کودک و نوجوان طیّ دهۀ 40 و 50 شمسی وارد بازار ایران شدند، نهادهایی برای ارزیابی و هدایت تولیدات آنها تأسیس شدند. در میان شیوههای مختلف نظارتیِ نهادها، سیاست اهدای جوایز مؤثرترین ...
بیشتر
نهادهای قدرت در هر جامعهای همواره درصدد کنترل و هدایت نظام ادبی کشور خویش بودهاند و ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. به لطف ترجمههای بسیاری که از آثار کودک و نوجوان طیّ دهۀ 40 و 50 شمسی وارد بازار ایران شدند، نهادهایی برای ارزیابی و هدایت تولیدات آنها تأسیس شدند. در میان شیوههای مختلف نظارتیِ نهادها، سیاست اهدای جوایز مؤثرترین بوده که مستقیماً بر بازار، صنعت نشر و ترجمه و نظام آموزشی کودک و نوجوان تأثیر میگذارد و علیرغم اهمّیّت، کمتر مورد پژوهش قرارگرفته است. این نوشتار به بررسی تأثیر سیاست مذکور بر تولید آثار ترجمه و تألیف کودک و نوجوان طیّ دو دهۀ نخست فعّالیّتشان میپردازد. فهرستی از آثار برگزیدۀ سالهای 1340 تا 1357 از دو منبع جامع «برگهای ماندگار» (زاهدشکرآبی، 1392) و «پایگاه کتابخانه ملّی ایران» استخراج شدند. سپس، با نرمافزار «SPSS» نهادهای فعّال، تعداد و نوع آثار برگزیده و ناشران برجسته این دوره مشخص گشتند. با تحلیل گفتمان، مضمون اصلی هر یک از آثار برگزیده شناسایی و مقایسه شدند. اجماع نتایج کمّی و کیفی نشان داد که نهادها با تخصیص بیشتر جوایز خود به آثار تألیفی (60.6%)، داستانی و آثاری که مضامین خاص داشتند، عرضهکنندگان و بازار را به سمت تولید چنین آثاری سوق دادهاند. مشترک بودن مضامین آثار برگزیده نیز اثبات کرد که سیاست اهدای جوایزِ نهادها سوگیری ایدئولوژیک داشته است.
سمیرا حقی؛ محمود رضا قربان صباغ؛ زهره تائبی نقندری
چکیده
رمان سرگذشت ندیمه به قلم مارگارت اَتوود مفهوم متفاوتی از زنانگی را در ساختار جامعهای ضد اتوپیایی و بیرحم به نام جلید ارائه میدهد. در این حکومت استبدادی زنان براساس قدرت جفتگیری و توانایی تولیدمثل ارزشگذاری میشوند و هر نوع کنترل و سرکوب به بهانةة اصلاحات مذهبی و اجتماعی مشروع بهشمار میآید. استثمار، شیءشدگی، بیگانگی ...
بیشتر
رمان سرگذشت ندیمه به قلم مارگارت اَتوود مفهوم متفاوتی از زنانگی را در ساختار جامعهای ضد اتوپیایی و بیرحم به نام جلید ارائه میدهد. در این حکومت استبدادی زنان براساس قدرت جفتگیری و توانایی تولیدمثل ارزشگذاری میشوند و هر نوع کنترل و سرکوب به بهانةة اصلاحات مذهبی و اجتماعی مشروع بهشمار میآید. استثمار، شیءشدگی، بیگانگی و استفادة ابزاری از بدن ندیمه را در سراسر این روایت میتوان دید. در این راستا نگاه منفی و ابزاری نسبت به بدن زنانه در بافت اجتماعی توجیه میشود. اَتوود در این رمان نشان میدهد چگونه بدن زنان میتواند توسط ایدئولوژی مردسالارانه و با هدف اصلاحات مذهبی و اجتماعی مورد استثمار قرار گیرد. پژوهش حاضر با مطرحکردن دیدگاههای اجتماعی، مذهبی و سیاسی به تعریف هویت زنانه و ارزیابی زنان براساس ایدئولوژی حاکم میپردازد. بخش پایانی به موضوع نمود قدرتمند بدن زنانه بهمثابة ابزاری ایدئولوژیک در رویارویی با قدرت حاکم بر سرنوشت جامعه اختصاص داده شده و تقابل آن را با نظام سرکوبگر نشان میدهد.
سارا خزاعی؛ مریم سلطان بیاد؛ محمودرضا قربان صباغ
چکیده
مطالعۀ جایگاه زنان در قرن نوزدهم انگلستان با بررسی گفتوگوهای رمان شمال و جنوب اثر الیزابت گاسکل بر مبنای نظریۀ کنش گفتارهای جان سِرل و شاخصهای مؤثر بر آنها نشان میدهد زنان، علیرغم قوانین حاکم بر مراودات اجتماعی و با حفظ شئونات رفتاری دوران خود، از زبان برای بهبود موقعیتشان بهطور غیرمستقیم بهره بردهاند. نورمن فرکلاف معتقد ...
بیشتر
مطالعۀ جایگاه زنان در قرن نوزدهم انگلستان با بررسی گفتوگوهای رمان شمال و جنوب اثر الیزابت گاسکل بر مبنای نظریۀ کنش گفتارهای جان سِرل و شاخصهای مؤثر بر آنها نشان میدهد زنان، علیرغم قوانین حاکم بر مراودات اجتماعی و با حفظ شئونات رفتاری دوران خود، از زبان برای بهبود موقعیتشان بهطور غیرمستقیم بهره بردهاند. نورمن فرکلاف معتقد است ایدئولوژی غالب بر جامعه بهشکلی چهرۀ منطقی و طبیعی بهخود میگیرد که گفتمان قدرت در دست گروه حاکم باقی بماند؛ اما بررسی زبانشناختی-فمینیستی آشکار میسازد که همسو با نظریۀ دبورا تانن، کلام و رفتار زنان بیشتر از آن که نشاندهندۀ شخصیت درونی آنها باشد، حالت نمایشی دارد. قهرمان زن در نمونۀ گفتوگو های بررسیشده غالباً تغییراتی در انتخاب کنش خود ایجاد مینماید تا در توصیف ذهنیت شخصیاش موفق به ایجاد تأثیر قابل قبول در مخاطب شود. در پایان رمانهایی نظیر شمال و جنوب، علیرغم سکوت و فروتنی شخصیت زن در پایان داستان، دیدگاههای وی طی فرآیندی متشکل از تأثیرهای پیدرپی، به قهرمان مرد داستان منتقل شده و در تصمیمها و رفتار اجتماعی بعدی مرد نمود آشکاری دارد.چکیده مبسوط١- مقدمهبررسی فمینیستی و سبک شناسانه رمان انگلیسی قرن نوزده شمال و جنوب اثر الیزابت گاسکل با استفاده از نظریه کنش گفتگوهای جان سرل نشان می دهد که علیرغم قوانین محکم حاکم بر رفتار و گفتار زنان با جنس مخالف در این دوره، زنان با بکارگیری مبتکرانه و زیرکانه زبان قادر بودند بر شرایط مدیریت کنند و قدرت را در اختیار بگیرند. ٢- فرضیه ها طبق تئوری جان سرل، زبان از کنش هایی با اهداف خاص و پیرو قوانینی مشخص تشکیل شده است. سرل کنش گفتارهای خود را به پنج گروه تصریحی، جهت بخش، تعهدی، بیانی و اعلامی تقسیم می کند. نظریه او همچنین شامل تعاریفی چون کنش گفتارهای غیر مستقیم، تاثیر بیانی واقعی، سویه انطباق میان زبان و واقعیت، و شاخص های منظوری می باشد. نورمن فیرکلاف معتقد است در تبادلات کلامی، همواره نزاع بر سر قدرت وجود دارد. از نظر وی، انواع مختلفی از کشمکش ها بر سر قدرت میان گروههای اجتماعی همچون مردان و زنان، نژادها و اقوام، کنترل کنندگان و کنترل شده گان وجود دارد که در نظام اجتماعی لازم و طبیعی هستند. از سوی دیگر، سبک شناسان فمینیست مانند دبورا تانن در مورد مساله هویت زنان و توازن قدرت ناشی از مراودات اجتماعی نظریه پردازی کرده اند. تانن معتقد است که نحوه سخن گفتن بیشتر از آنکه به شخصیت درونی فرد بستگی داشته باشد، نوعی نمایش است و در نتیجه رفتار وی نشان دهنده ذات واقعی اش نیست.٣- اهداففرضیه ابتدایی این مقاله این است که در بسیاری از رمان های انگلیسی دوره ویکتوریا شاهد قهرمانان زن جوان و مستقلی هستیم که با مردان منطقی و با تجربه تر از خود وارد بحث و جدل های مختلف همراه با سوء تفاهم می شوند و در گذر وقایع و پایان داستان زنان ظاهرا به اشتباه بودن قضاوت های خود پی می برند. این تحقیق بجای بررسی کلی، گفتگوهای خاص بین شخصیت های زن و مرد با هویت های مختلف و توازن قدرت متغیردر موقعیت های مختلف داستان را تجزیه و تحلیل می کند. مطالعه گفت و گوهای دو شخصیت اصلی رمان شمال و جنوب اثر الیزابت گاسکل با بکار گیری تئوری های کنش گفتار سرل منجر به پی بردن به نکات کلی در مورد هویت و نسبت قدرت شخصیت ها است که قابل قرار گرفتن در چارچوب فیرکلاف و تانن نیز می باشد. ٤- بحث و بررسیکنش گفتارهای مارگارت (شخصیت زن رمان) در ابتدا شامل تعداد زیادی کنش گفتار بیانی است که در آن ها احساسات و نظرهای خود را ابراز می دارد اما همین کنش های بیانی بصورت غیر مستقیم، تصریحی یا جهت بخش هستند و عکس العمل شنونده را خواستارند. آنها به این دلیل که سویه انطباق کلام به جهانی دارند قصد مند هستند و موفقیتشان مشروط است. از آنجا که آقای تورنتون (شخصیت مرد داستان) تشخیص می دهد که مارگارت تنها افکارش را در میان نمی گذارد بلکه هدف وی بهبود بخشیدن به شرایط کارگران است و تورنتون حتی پس از رفتن مارگارت از شهر میلتون اصلاحاتی در کارخانه اش اعمال میکند، برداشت مورد نظرمارگارت بوقوع پیوسته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که شخصیت زن ارتباط بین بیان و ایدئولوژی را کم رنگ و نامحسوس می کند و به این وسیله قدرت را در دست می گیرد و ایدئولوژی خود را برای مرد منطقی و طبیعی جلوه می دهد. ٥- یافته ها و نتیجه گیری در پایان داستان، علیرغم مطیع بودن ظاهری شخصیت زن و کم صحبت بودن وی در مقایسه با شخصیت مرد، در حقیقت تغییری در موازنه قدرت بین آنها رخ داده است که ناشی از هدایت کردن هوشمندانه مرد با القائات و کنش های طفره ای و بکارگیری خاص کنش گفتارهاست که باعث می شود بارها برداشت مورد نظر خود را بوجود بیاورد و مرتب به تاثیر بیانی دلخواه برسد. نحوه گفتار او، بقول دبورا تانن، بیشتر از آنکه نشان دهنده شخصیت درونی او باشد، حالت نمایشی دارد. کلید واژه ها: تحلیل گفتمان، شمال و جنوب، جان سرل، کنش گفتار، فمینیسم.کتابنامهگاسکل، ا. (١٨٥٥). شمال و جنوب. (س، خزاعی، مترجم). مشهد: گل آفتاب.1. Austin, J. L. (1962). How to do things with words. Oxford: Oxford University Press.2. Bomarito, J, & Hunter, J.W. (2005). Feminism in literature: A Gale critical companion. Detroit: Thomson Gale.3. Fairclough, N. (1989). Language & power. London: Longman. 4. Fairclough, N. (1995). Critical discourse analysis. The Critical Study of Language. London: Longman Group. Ltd. 5. Fotion, N. (2000). John Searle. Teddington U.K.: Acumen Publishing.6. Gaskell, E. (2012). North and south. Manchester: Northen Grove Publishing Project. (Original work published in 1854-55).7. Grewendorf, G., & Meggle, G. Eds. (2002). Studies in linguistics and philosophy: Speech acts, mind, and social reality (Vol.79). Netherlands: Springer. (Original work published in 1975).8. Levinson, S. C. (1983). Pragmatics. Cambridge, England: Cambridge University Press.9. Reid, T. (1895).The works of Thomas Reid. Sir William Hamilton (Ed.). London: Longmans.10. Reinach, A. (1983). The apriori foundations of the civil law, ALETHEIA 3, 31-142. Irving, Texas: The International Academy of Philosophy Press. 11. Rust, J. (2009). John Searle, Cornwall: Continuum International Publishing Group. 12. Sbisà, M. (1992). Speech acts, effects and responses. In J. Searle et al. (Eds.), (On) Searle on conversation (pp.101-111). Amsterdam/Philadelphia: John Benjamins.13. Searle, J. R. (1969). Speech acts: An essay in the philosophy of language. Cambridge: Cambridge University Press. 14. Searle, J.R. (1975). Indirect speech acts. In P. Cole and J.L. Morgan (Eds.), Syntax and semantics 3 (pp.59–82). New York: Academic Press.15. Searle, J. (1979). Expression & meaning: Studies in the theory of speech acts. UK: Cambridge University Press.16. Tannen, D. (1994). Talking from 9 to 5: Women & men in the workplace: Language, sex & power. New York: Avon.17. Tannen, D. (1996). Gender and discourse. New York: Oxford University Press.
محدثه صفی نژاد؛ علی خزاعی فر؛ محمود رضا قربان صباغ
چکیده
تعادل زیباشناختی نوعی از تعادل میان متن ترجمه شده و متن اصلی تعریف می شود که براساس آن دو متن از درجه تفسیرپذیری یا صراحت معنایی نسبتا یکسانی برخوردارند و این مستلزم آن است که موارد عدم قطعیت معنی در هر دو متن کم و بیش یکسان باشد. مفهوم عدم قطعیت معنی را نخستین بار پدیدار شناس لهستانی رومن اینگاردن به عنوان یکی از ویژگیهای متون ادبی ...
بیشتر
تعادل زیباشناختی نوعی از تعادل میان متن ترجمه شده و متن اصلی تعریف می شود که براساس آن دو متن از درجه تفسیرپذیری یا صراحت معنایی نسبتا یکسانی برخوردارند و این مستلزم آن است که موارد عدم قطعیت معنی در هر دو متن کم و بیش یکسان باشد. مفهوم عدم قطعیت معنی را نخستین بار پدیدار شناس لهستانی رومن اینگاردن به عنوان یکی از ویژگیهای متون ادبی بکار برد و پس از آن دو نظریه پرداز زیباشناسی، آیزر و یاس، آن را در نظریه های متفاوت خود به کار گرفتند. در این مقاله پس از تعریف مفهوم تعادل زیباشناختی بر اساس مفهوم عدم قطعیت معنی، اهمیت این مفهوم را در ترجمه های مختلف کتاب پبامبر نوشته جبران خلیل جبران نشان می دهیم. تحلیلی که بر چهارده ترجمه از سه جمله انتخابی کتاب فوق صورت گرفته نشان می دهد که مترجمان بیش از آن که در پی ایجاد تعادل زیباشناختی باشند در پی ایجاد تصریح بیشتر و در نتیجه دور شدن از تعادل زیباشناختی بوده اند.