نوع مقاله : مقالۀ پژوهشی
نویسندگان
گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه تهران- پردیس البرز، تهران، ایران
چکیده
ازآنجاکه ذهنیت انسان زمانمند است، عقایدی که به آن میاندیشد و رویدادهایی که به خاطر میآورد و روایت میکند نیز زمانمند هستند، بنابراین درک بُعد زمانی به شناخت عمیقتر ذهن انسان، روایتهای او و درنهایت شناخت زندگی میانجامد. این مهم از طریق تفسیر نشانههای متنی که او میآفریند صورت میپذیرد. از این منظر، تام استوپارد، نمایشنامهنویس معاصر انگلیسی، که از بازیهای زمانی در جهت بیان اندیشههای خود استفاده میکند، مورد مطالعه قرار گرفته است. نمایشنامۀ تقلیدهای انتقادی او در قالب نمایشنامۀ حافظه، با کنار هم نهادن شخصیّتهای ادبی‑هنری و سیاسی، به مفهوم هنر از دیدگاههای آنان میپردازد و گفتمانهای متناقضی را در برابر خواننده بازنمایی میکند. در این پژوهش، گفتمانهای متضاد بهصورت گفتگوهای دوبهدو در نظر گرفته شده است بهگونهای که هر مفهومی با مفهوم «دیگریِ» خود در مقابله قرار داده شده که گاه شخصیّتها و گاه مکاتب فکری یا حتّی بُعدی از زمان هستند. پژوهشهای مرتبط با موضوع این مقاله بیشتر در زمینۀ بررسی هویّت و یا عناصر پوچگرائی و پسامدرن از طریق شخصیّتپردازی بوده است و هیچیک با دیدگاه زمانی به بررسی این نمایشنامه نپرداختهاند. هدف پژوهش حاضر تفسیر معنا از طریق استعاری تلّقی کردن زمان در سطح گفتمان بر مبنای رهیافت هرمنوتیکی است و با کاربست نظریّۀ «روایی پل ریکور» به بررسی چرایی و چگونگی بُعد زمانی میپردازد. این پژوهش با تأکید بر تکنیکهای بلاغی نویسنده و با استناد بر نظریّۀ «سهگانۀ محاکات» و نیز مفهوم «فراموشی و حافظه» از دیدگاه ریکور با روش تحلیلی‑کیفی و با رویکرد روایتشناسانه، نظم و ساختار را از خلال بینظمیها و بازیهای زمانی این نمایشنامه بررسی و نشان میدهد.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله