زهرا طاهری
چکیده
مقالۀ حاضر به بررسی مفاهیم «مسخِ واقعیت» و «خشونت» و تأثیر آن بر «دیگری نژادی» میپردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهرهگیری از نظریّات منتقدانی نظیر باتلر و ژیژک و تمرکز بر موضوعاتی نظیر «خشونت آشکار/سوبژکتیو»، «خشونت پنهان/ ابژکتیو» و «سوگ» در پی پاسخ به این پرسش ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به بررسی مفاهیم «مسخِ واقعیت» و «خشونت» و تأثیر آن بر «دیگری نژادی» میپردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهرهگیری از نظریّات منتقدانی نظیر باتلر و ژیژک و تمرکز بر موضوعاتی نظیر «خشونت آشکار/سوبژکتیو»، «خشونت پنهان/ ابژکتیو» و «سوگ» در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که ساختار سیاسی آمریکایی، علیرغم داعیۀ دموکراسی و تساوی، از چه روشهایی در راستای حفظ ساختار سنّتی آپارتاید استفاده میکند؟ بدین منظور، رمان پسران نیکل (2019)، اثر کلسان وایتهد بررسی میشود تا با تمرکز بر انواع خشونت و روشهای «مسخِ واقعیت» به چگونگی حذف تدریجی «دیگری نژادی» و درنتیجه حفظ سلسلهمراتب قدرت بپردازد. چنین استدلال میشود که اعمال پدیدۀ «مسخِ واقعیت» علیه «دیگرینژادی»، نسخۀ افراطی «زیستسیاست» فوکویی است؛ چراکه همانند «زیستسیاست»، در این پدیده نیز قتلِ «دیگرینژادی» از سوی غرب با مصونیت قضایی همراه است؛ با این تفاوت که در پدیدۀ «مسخ واقعیت»، ماهیّت وجودیِ «دیگرینژادی» از همان ابتدای امر انکار میشود: یعنی، «دیگریِ» غرب ابتداً با مکانیسمهای بازنمایی، از ردۀ «انسانیت» خارج و سپس به «مرگ مدنی» دچار میشوند، بهطوریکه گویا هرگز فردی نبوده که زنده باشد تا قربانی جنایتی شود. درچنینحالتی، «دیگری» با کمترین هزینۀ سیاسی و درنتیجه بدون «سوگ» از اجتماع حذف میشود. گستردگی این امر، دال بر تقلیلیافتگی مفهوم «انسانیت» و خشونت عمیق ساختاری در عصر حاضر است.