مهسا پاکدل؛ فرانک اشرفی؛ فاطمه خان محمدی
چکیده
کشف «من وجودی» یا آگاهی نویسنده، از نتایج اصلی نقد مضمونی بوده و مسألهای است که همواره مورد توجّه نویسندگان بزرگ بوده است. «لویی فردینان سلین» یکی از نویسندگانی است که در سفر به انتهای شب با استفاده از مضامین تکرارشونده بهخوبی آن را به نمایش میگذارد. به عقیدۀ «ژرژ پوله»، از منتقدان نقد مضمونی، هر فرد بهگونهای ...
بیشتر
کشف «من وجودی» یا آگاهی نویسنده، از نتایج اصلی نقد مضمونی بوده و مسألهای است که همواره مورد توجّه نویسندگان بزرگ بوده است. «لویی فردینان سلین» یکی از نویسندگانی است که در سفر به انتهای شب با استفاده از مضامین تکرارشونده بهخوبی آن را به نمایش میگذارد. به عقیدۀ «ژرژ پوله»، از منتقدان نقد مضمونی، هر فرد بهگونهای در جهان هستی و در رابطهاش با جهان پیرامون به شناخت از خود دست مییابد. برای رسیدن به این آگاهی، پوله مکان را بهعنوان یکی از مقولههای بنیادی ارتباط با جهان پیرامون بهحساب آورده است. او تلاش میکند تا با تحلیل درک راوی از مکان، به کشف هرچه بهتر زوایای «جهانآگاهی» نویسنده دست یابد. تحقیق پیش رو، در نظر دارد با رویکردی تحلیلی‑توصیفی نشان دهد چگونه تئوری ژرژ پوله در رمان سفر به انتهای شب خود را ارائه میکند. فرضیّۀ این مقاله این است که نحوۀ پرداختن به فضا و قرار دادن «من وجودی» در این فضا که بازتابی از ارتباط منِ باردامو با «جهانآگاهی» نویسنده از دنیاست، اهمّیّت مقولۀ پردازش فضا-مکان از دیدگاه پوله را به نمایش گذارد. در این رمان که نوعی شرححال داستانی است، راوی از خلال سفرها و مکانها، داستان زندگی و پرسهزدنهایش را بازگو میکند.