نسرین اسماعیلی؛ محمدرضا فارسیان؛ حمیدرضا شعیری
چکیده
نشانهمعناشناسی به بررسی نشانه بهمنظور دستیابی به معنا میپردازد. بر مبنای این دیدگاه نشانه و معنا دو عامل وابسته به یکدیگرند و یکی بدون حضور دیگری هیچ است. از جمله مسائلی که در زبانشناسی و معناشناسی مطرح است چندمعناییست که مترجمان را با مشکل روبهرو می سازد و میتواند معیار برتری ترجمه در نظرگرفته شود. چندمعنایی در قرآن نیز ...
بیشتر
نشانهمعناشناسی به بررسی نشانه بهمنظور دستیابی به معنا میپردازد. بر مبنای این دیدگاه نشانه و معنا دو عامل وابسته به یکدیگرند و یکی بدون حضور دیگری هیچ است. از جمله مسائلی که در زبانشناسی و معناشناسی مطرح است چندمعناییست که مترجمان را با مشکل روبهرو می سازد و میتواند معیار برتری ترجمه در نظرگرفته شود. چندمعنایی در قرآن نیز حائز اهمیت است؛ زیرا بهدلیل فراوانی وجوهِ برخی واژگانِ قرآن، مشکل میتوان معنای درست را بیان کرد و حضور این پدیده ابعاد گفتمانی متنوع را ایجاد میکند و مسیر گفتمان را تغییر داده و بهسوی هدفی خاص به پیش میبرد. در ترجمة این واژگان، بافت و واحدهای همنشین بسیار مهم میباشند. مترجم بافت را با مراجعه به کتب تفسیری معتبر دریافت کرده و بهمدد کلمات همنشین به تحلیل معنایی میپردازد. در این پژوهش، پس از بیان گفتمان غالب قرآن، دو واژۀ چندمعنایی «ذکر» (آیة 9 سورة جمعه) و «خیر» (آیة 30 سورة نحل) با توجه به بافت و واحدهای همنشین و بهمنظور دریافت معنای صحیح بررسی شده و سپس چگونگی معادلگزینی این واژگان توسط هفت مترجم فرانسوی، یعنی ماسون، ساواری، شورکی، برک، گروس ژان، بلاشر و کازیمیرسکی تحلیل شده است. همچنین ترجمة پیشنهادی ارائه شده و در نهایت به این سؤال پاسخ داده شده که مترجم چگونه میتواند در عین وفاداری نسبی به متن مبدأ، فحوای کلام را به مخاطب انتقال دهد.