احسان پناهبر؛ اکبر حسابی؛ حسین پیرنجم الدین
چکیده
تاکنون رویکردهای متفاوتی به مسئلۀ تعادل در ترجمه پرداختهاند که در این میان میتوان به «فرضیۀ شناختی ترجمه» مندلبلیت و نظریۀ «تعادل تجربیِ» تاباکوسکا اشارهکرد. مطالعۀ حاضر به بررسی تعادل زیباییشناختی با استفاده از دو نظریۀ زیباییشناسی دریافت آیزر و استعارۀ شناختی لیکاف و جانسون میپردازد تا بتوان الگویی تلفیقی ...
بیشتر
تاکنون رویکردهای متفاوتی به مسئلۀ تعادل در ترجمه پرداختهاند که در این میان میتوان به «فرضیۀ شناختی ترجمه» مندلبلیت و نظریۀ «تعادل تجربیِ» تاباکوسکا اشارهکرد. مطالعۀ حاضر به بررسی تعادل زیباییشناختی با استفاده از دو نظریۀ زیباییشناسی دریافت آیزر و استعارۀ شناختی لیکاف و جانسون میپردازد تا بتوان الگویی تلفیقی از نظریات مندلبلیت و تاباکوسکا را با مؤلفۀ تعادل زیباییشناختی ارائه داد. لذا دو رباعی از خیام و ترجمۀ آنها از فیتزجرالد به شیوۀ هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش تحلیل محتوا و تکنیکهای معتبر تشخیص استعارۀ شناختی، دادهها استخراج و تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که الگوهای فرهنگی در تولید و فهم استعارات مفهومی نقش اساسی دارند؛ بنابراین مترجم در ترجمۀ استعارات شناختی در برخورد با شرایط نگاشت متفاوت ناشی از تفاوت در الگوهای فرهنگی دو زبان، مفهومپردازی را در نظام مفهومی خود تغییر داده است تا تعادل شناختی را برقرار سازد. همچنین در برخورد با شرایط نگاشت یکسان، مترجم تحت تأثیر الگوهای فرهنگی یکسان در دو فرهنگ، سعی کرده است تا مفهومپردازی متن مبدأ را حفظ کند. نتایج همچنین نشان میدهد که با توجه به نظریات مذکور میتوان تعادل زیباییشناختی ترجمه را بررسی کرد و مؤلفۀ زیباییشناسی را به الگوی تلفیقی مذکور اضافه کرد.