عزت ملا ابراهیمی؛ زهرا رضائی
چکیده
انسجام به سازوکار درونمتنی زبان گفته میشود که سخنور را در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله یا بین جملات یاری میدهد؛ بهعبارتدیگر، انسجام به روابط ساختاری-واژگانی متن اطلاق میشود. در پژوهش حاضر به بررسی انسجام متن بر اساس الگوی هلیدی (1976) و نظریّۀ مکمل حسن (1984) با هدف بررسی میزان هماهنگی انسجام در سورۀ مبارکۀ «مزَّمِّل» ...
بیشتر
انسجام به سازوکار درونمتنی زبان گفته میشود که سخنور را در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله یا بین جملات یاری میدهد؛ بهعبارتدیگر، انسجام به روابط ساختاری-واژگانی متن اطلاق میشود. در پژوهش حاضر به بررسی انسجام متن بر اساس الگوی هلیدی (1976) و نظریّۀ مکمل حسن (1984) با هدف بررسی میزان هماهنگی انسجام در سورۀ مبارکۀ «مزَّمِّل» و ترجمۀ آن از موسوی گرمارودی پرداخته شده است. از نتایج این پژوهش استنباط میشود که در این سوره و ترجمه آن، انواع عوامل انسجامی در سطح غیر ساختاری وجود دارد: «انسجام واژگانی» که شامل تکرار، هممعنایی، تضاد، شمول معنای، جزء و کل و همچنین عوامل موردی ازجمله برابری و نامگذاری است و «انسجام دستوری» که شامل انواع ارجاع، جانشینی و حذف است. از رهگذر این پژوهش هم میتوان به پیوند منسجم میان اجزای سوره و ترجمۀ منتخب پی برد که هم راهی برای شناخت اعجاز قرآن است و هم از درصد بالای مشابهت متن مقصد با متن مبدأ در نحوۀ کاربست عوامل انسجام میتوان دریافت که مترجم در انتقال مفاهیم ترجمه موفق بوده است.