مروری
اعظم غمخواه؛ علی خزاعی فر؛ جهانگیر مسعودی
چکیده
اندیشهها و نظریهها همچون انسانها سفر میکنند؛ آنها از فردی به فردی دیگر، از موقعیتی به موقعیتی دیگر، و از زمان و مکانی به زمان و مکانی دیگر منتقل میشوند. سؤالی که مطرح میشود این است که وقتی نظریهای از زمان و مکانی به زمان و مکان دیگری سفر میکند، همانگونه که هست منتقل میشود یا اینکه تغییر میکند؟در این مقاله برآنیم ...
بیشتر
اندیشهها و نظریهها همچون انسانها سفر میکنند؛ آنها از فردی به فردی دیگر، از موقعیتی به موقعیتی دیگر، و از زمان و مکانی به زمان و مکانی دیگر منتقل میشوند. سؤالی که مطرح میشود این است که وقتی نظریهای از زمان و مکانی به زمان و مکان دیگری سفر میکند، همانگونه که هست منتقل میشود یا اینکه تغییر میکند؟در این مقاله برآنیم تا در چارچوب حوزه پژوهشی تاریخنگاری ترجمه، به بررسی نحوه دریافت یکی از گفتمانهای فلسفی مهم قرن بیستم در غرب و در ایران یعنی گفتمان فوکو بپردازیم. و این سوال را پاسخ بدهیم که مترجمان فوکو در دوره اصلاحات بر کدامیک از آثار یا نظریه های فوکو تاکید کرده اند و چرا . همچنین با توجه به این که فوکو در سال های آغازین انقلاب اسلامی مواضع جنجال برانگیزی در مورد انقلاب ایران اتخاذ کرده است، این پژوهش به سوال دیگری نیز میپردازد که با مساله پذیرش فوکو مرتبط است و آن این که آیا مترجمان فوکو صرفنظر از موضع او نسبت به انقلاب اسلامی به ترجمه آثار وی پرداختهاند؟ به این منظور، تمامی متون ترجمهشده و تألیفی و نیز مقالات مندرج در نشریات دوره اصلاحات (1383-1376) را انتخاب کرده و مفاهیم اصلی آنها طبق دسته بندی مفهوم قدرت در اندیشه فوکو برچسب گذاری کردیم. بررسی ما نشان داد که مترجمان کنشگران اصلی این گفتمان بودهاند و اندیشه فوکو به مثابه ابزاری در خدمت مترجمان بوده است تا پدیده های اجتماعی را نقد کنند و نیز در دوره مذکور، نقد قدرت پربسامدترین مفهوم در تمامی آثار چاپی مرتبط با فوکو (ترجمه ، تألیف و نشریات)بوده است.
مقالۀ پژوهشی
فاطمه سامانی؛ طاهره خامنه باقری؛ نگار مزاری
چکیده
بشر در طول تاریخ به دلایل مختلف، سرزمین خود را ترک کرده و تن به مهاجرت به ممالک دیگر سپرده است. در این میان، نویسندگان بسیاری در مسیر این فرآیند پر فراز و نشیب قرارگرفتهاند که حتی با وجود رویارویی با چالشهای متعدد در این مسیر، بعد از مهاجرت نیز، به فعالیتهای ادبی خود ادامه دادهاند. آثار ادبی این دسته از نویسندگان که سبب پدید آمدن ...
بیشتر
بشر در طول تاریخ به دلایل مختلف، سرزمین خود را ترک کرده و تن به مهاجرت به ممالک دیگر سپرده است. در این میان، نویسندگان بسیاری در مسیر این فرآیند پر فراز و نشیب قرارگرفتهاند که حتی با وجود رویارویی با چالشهای متعدد در این مسیر، بعد از مهاجرت نیز، به فعالیتهای ادبی خود ادامه دادهاند. آثار ادبی این دسته از نویسندگان که سبب پدید آمدن حوزهای به نام ادبیات مهاجرت شده است، نمایانگر تاثیر این پدیده در ابعاد مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی فرد مهاجر است. در این پژوهش، تحلیل تطبیقی مسایل اجتماعی فرد مهاجر و روند انطباق وی با جامعه مقصد در دو رمان مهاجرت چه کسی باور میکند رستم اثر روح انگیز شریفیان و مارکس و عروسک اثر مریم مجیدی بررسی میشود. هدف از انجام این مطالعه، درک بهتر این مسیر و چالشهای پیش روی شخصیتهای دو رمان در این فرآیند است. تفاوت فرهنگ و هنجارهای اجتماعی جامعه مبدا و مقصد، شخصیت مهاجر، میزان وابستگی به موطن و ... از جمله عوامل تعیین کننده در روند انطباق فرد مهاجر با جامعه میزبان است. تلاش شده است که برای بعضی از مباحث، با بهرهگیری از نظریههای برخی از روانشناسان اجتماعی چون سولومون اش واُبرج ، موانع و مسائل پیش رو در فرآیند مهاجرت و انطباق فرد مهاجر با جامعه مقصد تبیین شود.
مقالۀ پژوهشی
کریستینا بویاکویچ؛ رضا مراد صحرائی
چکیده
مفعول غیرمستقیم یکی از متممهای فعل است. در زبان فارسی مفعول غیرمستقیم الزماً یک گروه حرف اضافهای است و رابطه میان فعل و متمم آن یعنی حاکمیت تنها به وسیله حرف اضافه بر قرار میشود. در زبان روسی مفعول غیرمستقیم الزماً گروه حرف اضافهای نیست و حاکمیت بر دو نوع است: 1. فعل مستقیماً بر حالت دستوری مفعول حاکمیت میکند. 2. حاکمیت بر حالت ...
بیشتر
مفعول غیرمستقیم یکی از متممهای فعل است. در زبان فارسی مفعول غیرمستقیم الزماً یک گروه حرف اضافهای است و رابطه میان فعل و متمم آن یعنی حاکمیت تنها به وسیله حرف اضافه بر قرار میشود. در زبان روسی مفعول غیرمستقیم الزماً گروه حرف اضافهای نیست و حاکمیت بر دو نوع است: 1. فعل مستقیماً بر حالت دستوری مفعول حاکمیت میکند. 2. حاکمیت بر حالت دستوری مفعول توسط حرف اضافه انجام میشود. مفعول غیرمستقیم یک ویژگی خاصی را دارد –تعداد زیادی از نقشهای معنایی را در جمله ایفا کند. در زبان روسی، به طور کلی میتوان حالت دستوری را به عنوان یک معیار برای تشخیص نقشهای معنایی در نظر گرفت یعنی برای هر نقش معنایی یک حالت دستوری خاص به کار میرود. در پژوهش حاضر ما 10 نقش معنایی مفعول غیرمستقیم زبان فارسی را تعیین کردهایم که عبارتند از پذیرنده، بهرهور، زیاندیده، محرک، نتیجه، منبع، موضوع، هدف، وسیله و مشارک / مخاطب. هر کدام از مفعولهای غیرمستقیم که دارای یکی از این نقشهای معنایی است، متناسب با معنی فعل خود میتواند به وسیله یک یا تعدادی از روشهای زیر به زبان روسی بیان شود: 1) حالت مفعولی بدون حرف اضافه. 2) حالت مفعولی با حرف اضافه «на»، «в» و «про». 3) حالت بهای بدون حرف اضافه و یا با حرفهای اضافه «к» و «по». 4) حالت اضافی بدون حرف اضافه و یا با حرفهای اضافه «от» و «у». 5) حالت وسیلهای بدون حرف اضافه و یا با حرفهای اضافه «за» و «с». 6) حالت حرف اضافهای با حرف اضافه «о».
مقالۀ پژوهشی
فرانک جهانگرد؛ طیبه گلستانی حتکنی
چکیده
کلیله و دمنه بهرامشاهی، با واسطه یک زبان میانجی به فارسی ترجمه شده است، با این حال تطابق جنبههای تعلیمی و دینی آن با فرهنگ ایران در قرن ششم قابل توجه و معنیدار است. این نکته زمینهای برای بررسی این اثر بر اساس نظریه نظام چندگانه اون زهر و روش گیدئون توری به دست میدهد. طبق این روش در گام نخست پارهای از بنمایههای مشترک متن با ...
بیشتر
کلیله و دمنه بهرامشاهی، با واسطه یک زبان میانجی به فارسی ترجمه شده است، با این حال تطابق جنبههای تعلیمی و دینی آن با فرهنگ ایران در قرن ششم قابل توجه و معنیدار است. این نکته زمینهای برای بررسی این اثر بر اساس نظریه نظام چندگانه اون زهر و روش گیدئون توری به دست میدهد. طبق این روش در گام نخست پارهای از بنمایههای مشترک متن با فرهنگ مقصد استخراج و ریشهیابی شده، در گام دوم نقشهنگاری بخشی از متن مقصد روی معادل آن در زبان مبدأ صورت گرفته و در گام سوم استراتژیهای به کار رفته در ترجمه طبقهبندی شده است. یافتههای پژوهش در گام نخست نشان میدهد بنمایههای حکایتهای کلیله و دمنه (چه در بُعد جهانی، چه با سرچشمه ایرانی یا هندی) در بین ادیان آسیایی و اقوام شرقی مشترکند و از ارزشهای دینی و اخلاقی به شمار میروند. در گام دوم نقشهنگاری حکایت «مرغ باران و وکیل دریا» روی حکایت مشابه آن در پنچاتنترا به مطالعه تطبیقی سیمرغ و گرودا انجامید و خاستگاه مشترک این دو پرنده اسطورهای را نشان داد. در گام سوم استراتژی-های ترجمه شامل حذف، تغییر و جایگزینی و افزایش تبیین و نشان داده شد مترجم چگونه با استفاده از این شیوهها بین فرهنگ مبدأ (متن اصلی) و فرهنگ مقصد تعادل به وجود آورده است. این پژوهش نشان میدهد آنچه در ترجمه نصرالله منشی نقش محوری و مرکزی دارد، فرهنگ مقصد است و مترجم با تمرکز بر آن، عناصر فرهنگی را انتقال داده و در این میان با افزایش عناصر ایدئولوژیک به متن، آن را به گفتمان غالب نزدیکتر کرده است.
مقالۀ پژوهشی
فاطمه رضایی شرودانی؛ الهام ناجی میدانی
چکیده
واژة «هوش» سالهاست که معنای تکبعدی خود را از دستداده و بهعنوان مفهومی چندوجهی که تمامی تواناییهای افراد را دربرمیگیرد، درنظرگرفتهمیشود. یکی از انواع هوش که بر اساس تفاوتهای فردی زمانمحور بناشده، «هوش زمانی» است که به افکار، دیدگاهها و رفتار افراد در ارتباط با زمان اطلاق میشود. این مقوله اگرچه در حوزههای ...
بیشتر
واژة «هوش» سالهاست که معنای تکبعدی خود را از دستداده و بهعنوان مفهومی چندوجهی که تمامی تواناییهای افراد را دربرمیگیرد، درنظرگرفتهمیشود. یکی از انواع هوش که بر اساس تفاوتهای فردی زمانمحور بناشده، «هوش زمانی» است که به افکار، دیدگاهها و رفتار افراد در ارتباط با زمان اطلاق میشود. این مقوله اگرچه در حوزههای مربوط به علوم مدیریت مورد پژوهش قرار گرفته، اما در حوزة آموزش توجه چندانی بدان نشدهاست. ازآنجاکه مقولة زمان ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ و زبان دارد، پژوهش حاضر سعی کردهاست تأثیر تحصیل در سه زبان متفاوت بر هوش زمانی دانشجویان را مورد مقایسه قراردهد. دو هدف در این مطالعه مدنظر است: اول، بررسی تأثیر تحصیل در زبانهای انگلیسی، فارسی و عربی بر هوش زمانی دانشجویان با درنظرگرفتن رویکرد آموزش زبان کاربردی، نظریة فعالیت و نظریة عادتواره ؛ و دوم، بررسی احتمال تفاوت معنادار میان دانشجویان کارشناسی زبان انگلیسی، فارسی، و عربی از نظر هوش زمانی؛ بدینمنظور، پرسشنامة هوش زمانی توسط 100 دانشجوی زبان و ادبیات انگلیسی، 100 دانشجوی زبان و ادبیات فارسی و 90 دانشجوی زبان و ادبیات عربی کامل شد. نتایج آزمونهای تی مستقل بر روی دادهها، تأثیر معنادار و منفی تحصیل در زبان فارسی و انگلیسی را بر روی هوش زمانی دانشجویان این رشتهها نشان داد(05/0> p)، به طوریکه هوش زمانی دانشجویان ترم دوم بالاتر از هوش زمانی دانشجویان ترم هشتم بود. در رابطه با هدف دوم مطالعه، یافتهها حاکی از آن بود که تفاوت معناداری میان این سه گروه از نظر هوش زمانی وجود دارد، بهعبارتیدیگر، دانشجویان رشتة زبان انگلیسی از هوش زمانی بالاتری برخوردار بودند (05/0> p). در نهایت، نتایج و کاربردهای این پژوهش در بافت آموزش زبان مورد بحث قرار گرفت.
مقالۀ پژوهشی
سمیر حسنوندی؛ اکبر حسابی؛ سعید کتابی
چکیده
پژوهش حاضر به ارزیابی چگونگی بازتاب هستار «دیگری» در ترجمۀ نهادی از گفتمان های سیاسی می پردازد. مسئلۀ اصلی این پژوهش پاسخ به این پرسش است که بروز همسویی و/یا ناهمسویی بین متون مبدأ و برگردان های نهادی در مورد «دیگری» و تشریح تهدید های آن ناشی از چه انگیزه ها و عواملی می تواند باشد. با استفاده از نظریۀ مجاورت (کپ، 2013؛ 1398) تعداد ...
بیشتر
پژوهش حاضر به ارزیابی چگونگی بازتاب هستار «دیگری» در ترجمۀ نهادی از گفتمان های سیاسی می پردازد. مسئلۀ اصلی این پژوهش پاسخ به این پرسش است که بروز همسویی و/یا ناهمسویی بین متون مبدأ و برگردان های نهادی در مورد «دیگری» و تشریح تهدید های آن ناشی از چه انگیزه ها و عواملی می تواند باشد. با استفاده از نظریۀ مجاورت (کپ، 2013؛ 1398) تعداد 20 نمونه از سخنرانی های مقام معظم رهبری را تحلیل کردیم که به تشریح هستار دیگری و تهدید های آن علیه جمهوری اسلامی می پردازند. تحلیل داده ها نشان می دهند که برگردان های نهادی از سخنرانی ها و بیانات رهبری از همسویی حداکثری با متون مبدأ برخوردار هستند. همچنین تحلیل داده ها موارد جزئی ناهمسویی در سطح ساختمان وجهیت و وجه را نشان دادند، اما این موارد تغییرات معنایی فاحش در کلیت پاره گفتار پدید نیاورده اند. در بررسی عوامل و انگیزه های موثر در بروز همسویی و/یا ناهمسویی به این نتیجه رسیدیم که عوامل درون زبانی و عوامل برون زبانی متنوع از جمله جایگاه سیاسی تولید کنندۀ متن، نهاد متولی ترجمه، هدف از ترجمه در تعاملی متقابل زمینهای را برای مترجم فراهم می کنند تا همسویی و/یا ناهمسویی بین متون مبدأ و مقصد ایجاد کند.کلیدواژهها: ارزیابی ترجمه؛ بازتاب دیگری؛ گفتمان سیاسی؛ نظریۀ مجاورت؛ انگیزههای تعاملی؛ گفتمان مقام معظم رهبری، فرآیندهای شناختی
مقاله پژوهشی
الهام صفی کیکله؛ علی خزاعی فرید
چکیده
تاریخ ترجمه ادبیات داستانی آمریکا به زبان فارسی از موضوعاتی است که کمتر مورد توجه محققان حوزه مطالعات ترجمه قرار گرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر قصد دارد با شناسایی مجلات و ناشران تأثیرگذار در معرفی و ترجمه ادبیات داستانی آمریکا از ابتدا تا اواخر دهه 40، بخشی از خلاء موجود در این زمینه را پر کند. به همین منظور، ابتدا فهرست داستانهای ...
بیشتر
تاریخ ترجمه ادبیات داستانی آمریکا به زبان فارسی از موضوعاتی است که کمتر مورد توجه محققان حوزه مطالعات ترجمه قرار گرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر قصد دارد با شناسایی مجلات و ناشران تأثیرگذار در معرفی و ترجمه ادبیات داستانی آمریکا از ابتدا تا اواخر دهه 40، بخشی از خلاء موجود در این زمینه را پر کند. به همین منظور، ابتدا فهرست داستانهای کوتاه و رمانهای ترجمهشده در دوره موردنظر از کتابشناسیها و منابع مربوطه استخراج شده و سپس با رؤیت اصل آثار و بر اساس اطلاعات مندرج در آنها، کتابشناسی رمانها و داستانهای کوتاه آمریکایی ترجمهشده به فارسی از آغاز تا پایان سال 1349 گردآوری شد. در مرحله بعد، با توجه به اطلاعات مرتبط با ناشران آثار فهرست شده در این کتابشناسی، ناشرانی که در معرفی ادبیات داستانی آمریکا به خوانندگان ایرانی و همچنین، در رونق گرفتن ترجمهی این آثار در دهههای سی و چهل شمسی نقش مهمی ایفا کردند شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که ترجمه داستانهای آمریکایی از اوایل قرن 14 بهصورت پراکنده و از طریق مؤسساتی مانند خاور و بریانی شبستری شروع شده و از اواخر دهه بیست و اوایل دهه سی شمسی به بعد با تأسیس مؤسساتی مانند ابن سینا، امیرکبیر، کیهان و بهخصوص موسسه فرانکلین رونق گرفت.
مقالۀ پژوهشی
جلیل فتحی؛ علی درخشان؛ داود ابراهیمی گلهدار
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی ارتباط بین خودکارآمدی و خوشبینی تحصیلی معلّمان زبان انگلیسی در ایران انجام گردید. بهطور دقیقتر، در این پژوهش نقش پیشبینیکنندۀ مؤلفههای خوشبینی تحصیلی معلّمان شامل تأکید تحصیلی ، اعتماد معلّم و کارآمدی معلّم بر درک معلّمان از کارآمدی خود مورد بررسی قرار گرفت. متغیر خودکارآمدی معلّم نیز از نظر ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی ارتباط بین خودکارآمدی و خوشبینی تحصیلی معلّمان زبان انگلیسی در ایران انجام گردید. بهطور دقیقتر، در این پژوهش نقش پیشبینیکنندۀ مؤلفههای خوشبینی تحصیلی معلّمان شامل تأکید تحصیلی ، اعتماد معلّم و کارآمدی معلّم بر درک معلّمان از کارآمدی خود مورد بررسی قرار گرفت. متغیر خودکارآمدی معلّم نیز از نظر عملیاتی شامل مؤلفههای مشارکت دانشآموز ، فعّالیّتهای آموزشی و مدیریّت کلاس در نظر گرفته شد. بهمنظور تحقّق اهداف این پژوهش، تعداد 335 معلّم زبان انگلیسی از نقاط مختلف ایران برای پُر کردن پرسشنامههای «خوشبینی تحصیلی» و «خودکارآمدی» انتخاب شدند. برای بررسی فرضیّههای طراحیشده از «مدل معادلات ساختاری» (SEM) استفاده گردید. نتایج اجرای تحلیل عاملی تأییدی بر روی دادهها، برازشِ هم ابزارهای به کار برده شده و هم مدل ساختاری را تأیید نمود. بهعلاوه با استفاده از روش «ضریب همبستگی پیرسون»، همبستگیهای اکتشافی بین متغیرها مشخص گردید و برای تعیین میزان قدرت پیشبینی مؤلفههای خوشبینی تحصیلی بر خودکارآمدی معلّمان از «تحلیل مسیر» استفاده گردید. یافتههای پژوهش بیانگر این بود که بین خوشبینی تحصیلی و خودکارآمدی معلّمان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس یافتهها مشخص گردید که مؤلفههای تأکید تحصیلی، اعتماد معلّم و کارآمدی معلّم میتوانند بهطور قابل توجّهی خودکارآمدی معلّمان را پیشبینی نمایند. یافتههای این تحقیق میتواند پیامدهای قابل توجّهی برای معلّمان زبان انگلیسی، اساتید مراکز تربیتمعلم و محقّقان این حوزه داشته باشد.
مقالۀ پژوهشی
رضا پیشقدم؛ شیما ابراهیمی
چکیده
فرهنگستان زبان و ادب فارسی پاسداری از زبان و خط را برعهده دارد و تلاش میکند آن را از تشتّت و آسیبهای احتمالی حفظ کند. با توجه به نام فرهنگستان انتظار میرود این نهاد به بررسی فرهنگ و هویّت نیز بپردازد؛ اما بررسی اهداف، وظایف و عملکرد آن نشان میدهد که عمدۀ تمرکزش بر روی نقش واژگانی و زبانی است. پرواضح است که با توجه به رابطۀ تنگاتنگ ...
بیشتر
فرهنگستان زبان و ادب فارسی پاسداری از زبان و خط را برعهده دارد و تلاش میکند آن را از تشتّت و آسیبهای احتمالی حفظ کند. با توجه به نام فرهنگستان انتظار میرود این نهاد به بررسی فرهنگ و هویّت نیز بپردازد؛ اما بررسی اهداف، وظایف و عملکرد آن نشان میدهد که عمدۀ تمرکزش بر روی نقش واژگانی و زبانی است. پرواضح است که با توجه به رابطۀ تنگاتنگ زبان و فرهنگ، نمیتوان از زبان سخن گفت و به فرهنگ توجّه چندانی نداشت. از این رو، در این مطالعه مفهومی به نام زباهنگستان به معنای عرصهای برای نمایش زباهنگها (فرهنگ مستتر در زبان) معرفی میشود که میتوان آن را در کنار فرهنگستان مؤثّر دانست. بهنظر میرسد فرهنگستان بیشتر رویکردی بالا به پایین، قدرتمحور، تجویزی، تکصدایی و واژهمحور دارد که بر صورتِ کلمات بیش از معنا تأکید میکند. در چنین شرایطی، واژگان مصوّب تنها در سطح برونآگاهی افراد باقی میمانند و آنان تمایل چندانی به استفاده از این واژگان در کلام ندارند. در حالی که در زباهنگستان، رویکرد پایین به بالا، مردممحور، توصیفی، چندصدایی و فرهنگمحور است و هریک از افراد در جامعه نقش مهم و مشارکتی دارند. زباهنگستان تلاش دارد با تأکید بر زباهنگها به فرهنگ مستتر در زبان دست یافته و با جایگزینی ژنهای معیوب فرهنگی در راه تعالی فرهنگ گام بردارد. از این منظر میتوان ادعا کرد، افراد نسبت به زباهنگها درونآگاهی پیدا میکنند و نظر اکثر آحاد جامعه در تصمیمسازی لحاظ میشود. باید توجه داشت فرهنگستان و زباهنگستان بسان دو بال تعالی زبانی و فرهنگی یک جامعه هستند که میتوانند مکمل هم عمل کرده و به برنامهریزی زبانی و فرهنگی کمک شایان توجهی نمایند.
مقالۀ پژوهشی
علیرضا راستی
چکیده
فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهعنوان نهادی با شعاع عملکردی (فرا)ملی، که برنامهریزیها و سیاستگذاریهای آن میتواند پیامدهای گستردهای نه صرفاً در زمینۀ زبانی بلکه در عرصههای اجتماعی و سیاسی نیز بههمراه داشته باشد، بایستی پیوسته موردنقد و ارزیابی درونی و بیرونی قرار گیرد تا با لحاظکردن بازخوردهای حاصل از آن، عملکرد و اثرگذاری ...
بیشتر
فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهعنوان نهادی با شعاع عملکردی (فرا)ملی، که برنامهریزیها و سیاستگذاریهای آن میتواند پیامدهای گستردهای نه صرفاً در زمینۀ زبانی بلکه در عرصههای اجتماعی و سیاسی نیز بههمراه داشته باشد، بایستی پیوسته موردنقد و ارزیابی درونی و بیرونی قرار گیرد تا با لحاظکردن بازخوردهای حاصل از آن، عملکرد و اثرگذاری بیشینه و بهینهای داشته باشد. در این راستا، پژوهش فعلی، با اتخاذ رویکرد مدافعهای-مشارکتی و نیز کاربست پارهای اصول و مفاهیم میانرشتهای سیاستگذاری و برنامهریزی زبانی به سازوکار حاکم بر ساختار این نهاد و بهویژه فرایند واژهگزینی، کوشیده تا، ضمن عریانسازی پارهای نارساییها و کاستیهای حاکم بر آن، توجه متولیان و سیاستگذاران حوزۀ نگهداشت و گسترش نفوذ زبان فارسی را بیشازپیش به رفع آنها معطوف سازد. پژوهشگر با بهرهگیری از روش سندکاوی کیفی برآن بوده تا فرایند خطی خطمشیگذاری زبانی در فرهنگستان را با دیدی انتقادی، که لازمۀ اتخاذ رهیافت مدافعهای-مشارکتی است، تشریح و تحلیل نماید. یافتهها گواه آن است که فرهنگستان در عملکرد سیاستگذاری زبانی خود (نا)آگاهانه رویکردی اثباتگرایانه و گاممحور را دنبال میکند که چنین رهیافتی میتواند باعث ایجاد نوعی دافعه و سازشناپذیری از ناحیه کارگزاران زبانی در سطوح و ساحتهای مختلف جامعه متکثر ایران شود. از دیگر یافتههای این جستار پژوهشی میتوان به عدم بهرسمیتشناسی تضاد منافع در میان کارگزاران متعدد و متکثر عرصه سیاستگذاری زبانی در اسناد موردتحلیل اشاره نمود. همچنین، اتخاذ رویکرد نخبه-گرایانه، بهویژه در مقولۀ واژهگزینی، منجر به عدم بهرسمیتشناسی شم زبانی گویشوران بومی زبان بهعنوان یک منبع ارزشمند گزینش، کاربرد، و اقبالپذیری واژگان نو در فارسی شده است.
مقالۀ پژوهشی
مهناز نوروزی
چکیده
اصطلاحات مقیّدبهفرهنگ یا فرهنگبستهها به عناصر فرهنگی و مفاهیم بومی موجود در جوامع مختلف اشاره دارند که مترجمان همیشه در انتقال صحیح آنها از زبان مبدأ به مقصد با دشواریهای فراوانی روبهرو هستند. حفظ بیشترین بار معنایی و فرهنگی در انتقال این عناصر مهمترین دستاورد مترجمان بهویژه در حوزۀ ترجمۀ ادبی است. سرگِی ولاخوف و سیدِر ...
بیشتر
اصطلاحات مقیّدبهفرهنگ یا فرهنگبستهها به عناصر فرهنگی و مفاهیم بومی موجود در جوامع مختلف اشاره دارند که مترجمان همیشه در انتقال صحیح آنها از زبان مبدأ به مقصد با دشواریهای فراوانی روبهرو هستند. حفظ بیشترین بار معنایی و فرهنگی در انتقال این عناصر مهمترین دستاورد مترجمان بهویژه در حوزۀ ترجمۀ ادبی است. سرگِی ولاخوف و سیدِر فلورین، از نظریهپردازان مشهور بلغاری در حوزۀ ترجمه، عناصر فرهنگی را براساس موضوعات مختلف از قبیل جغرافیایی، قومنگاری، سیاسیاجتماعی و نظامی طبقهبندی کرده و راهبردهایی را جهت انتقال صحیح آنها به دیگر زبانها ارائه کردهاند که مبنای کار ما در این پژوهش است. در این تحقیق، چگونگی انتقال عناصر فرهنگیِ سیاسیاجتماعی در ترجمۀ روسی رمان سووشون سیمین دانشور به روش خوانش و مقابلۀ تطبیقی و شیوۀ تحلیلیتوصیفی بررسی شده است. بررسیها نشان داد که در برگرداندن عناصر فرهنگیِ سیاسیاجتماعی در این رمان بیش از همه از ترجمۀ تقریبی – و شیوۀ معادل کارکردی- و کمتر از همه از آوانویسی، حرفنویسی و ترجمۀ ضمنی استفاده شده است. در بسیاری از موارد نیز بار فرهنگی و گاه حتی بار معنایی، زبانشناختی و سبکشناختی واژگان و عبارتها از دست رفته است. درمجموع، موفقیت مترجمان در انتقال بار فرهنگی در حوزۀ اصطلاحات سیاسیاجتماعی به متن مقصد نسبی تلقی میشود.
مقالۀ پژوهشی
زهرا طاهری
چکیده
مقالۀ حاضر به بررسی مفاهیم «مسخِ واقعیت» و «خشونت» و تأثیر آن بر«دیگری نژادی» میپردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهرهگیری از نظریات منتقدانی نظیر باتلر و ژیژک و تمرکز بر موضوعاتی نظیر«خشونت آشکار/سوبژکتیو»، «خشونت پنهان/ ابژکتیو» و «سوگ» در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به بررسی مفاهیم «مسخِ واقعیت» و «خشونت» و تأثیر آن بر«دیگری نژادی» میپردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهرهگیری از نظریات منتقدانی نظیر باتلر و ژیژک و تمرکز بر موضوعاتی نظیر«خشونت آشکار/سوبژکتیو»، «خشونت پنهان/ ابژکتیو» و «سوگ» در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که ساختار سیاسی امریکایی، علیرغم داعیۀ دموکراسی و تساوی، از چه روشهایی در راستای حفظ ساختار سنتی آپارتاید استفاده میکند؟ بدین منظور، رمان پسران نیکل (2019)، اثر کلسان وایتهد بررسی میشود تا با تمرکز بر انواع خشونت و روشهای«مسخِ واقعیت» بهچگونگی حذف تدریجی« دیگری نژادی» و درنتیجه حفظ سلسلهمراتب قدرت بپردازد. چنین استدلال میشود که اعمال پدیدۀ «مسخِ -واقعیت» علیه «دیگری نژادی»، نسخۀ افراطی«زیستسیاست» فوکویی است؛ چراکه همانند «زیستسیاست»، در این پدیده نیز قتلِ «دیگری نژادی» از سویغرب با مصونیت قضایی همراه است؛ با اینتفاوت که در پدیدۀ «مسخ واقعیت»، ماهیت وجودیِ «دیگری نژادی» از همان ابتدای امر انکار میشود: یعنی، «دیگریِ» غرب ابتداً با مکانیسمهای بازنمایی، از ردۀ«انسانیت» خارج و سپس به «مرگ مدنی» دچار میشوند، به طوریکه گویا هرگز فردی نبوده که زنده باشد تا قربانی جنایتی شود. درچنینحالتی، «دیگری»با کمترین هزینۀ سیاسی و در نتیجه بدون «سوگ» از اجتماع حذف میشود. گستردگی این امر، دال بر تقلیلیافتگی مفهوم «انسانیت» و خشونت عمیق ساختاری عصر حاضر است.
مقالۀ پژوهشی
مهرنوش فخارزاده؛ ندا ماهوش
چکیده
عاملیت و آزادی عمل خودمترجمان در دو دهه اخیر توجه صاحبنظران حوزه مطالعات ترجمه را به خود معطوف کرده است، اما نمود این اختیار عمل در آثار خودترجمهشده بهخوبی موشکافی نشده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی یک اثر خودترجمه از یک نویسنده/مترجم ایرانی، حسن کامشاد، به تظاهر بیرونی آزادی عمل خودمترجم در ترجمه اثری در ژانر غیرداستانی ...
بیشتر
عاملیت و آزادی عمل خودمترجمان در دو دهه اخیر توجه صاحبنظران حوزه مطالعات ترجمه را به خود معطوف کرده است، اما نمود این اختیار عمل در آثار خودترجمهشده بهخوبی موشکافی نشده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی یک اثر خودترجمه از یک نویسنده/مترجم ایرانی، حسن کامشاد، به تظاهر بیرونی آزادی عمل خودمترجم در ترجمه اثری در ژانر غیرداستانی بپردازد. بدین منظور، با استفاده از رویکرد کیفی و تلفیق آن با شیوه زبانشناسی پیکرهای نسخه انگلیسی کتاب Modern Persian Prose Literature و خودترجمه فارسی آن با عنوان پایهگذاران نثر جدید فارسی انتخاب شد و در سطح پیرا متنی و متنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن بود که آزادی عمل خودمترجم میتواند بهصورت پنج نوع رفتارهای ترجمهای بروز نماید: اضافه سازی در پیرامتن و متن، حذف و کوتاهسازی در پیرامتن و متن، بومیسازی، تنوع و تخصیص و اصلاح سازی. میتوان اینگونه برداشت کرد که بروز این رفتارهای ترجمهای تا حد زیادی در ارتباط با حس مالکیت نویسنده به متنی است که ترجمه میکند. کامشاد بهعنوان مالک متن اصلی، از اختیار عمل و آزادی خود نهایت استفاده را کرده تا مخاطب فارسیزبان را از ابتدا تا انتهای متن با خود همراه نگاه دارد. بنابراین خودمترجم مفهوم «وفاداری» را در حوزه خودترجمه دستخوش تغییرات زیادی میکند. نهتنها حس مالکیت متن تألیف و ترجمهشده، بلکه شناخت عمیق مخاطبان اثر و سطح دانش آنان میتوانند دلایلی بر این رفتارهای ترجمهای باشند.
مقالۀ پژوهشی
قاسم مدرسی
چکیده
تاکنون بر روی واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی از منظر زبانشناسی، ردهشناسی و جامعهشناسیزبان مطالعاتی صورتگرفته است، اما بررسی این واژگان از منظر روانشناسیزبان میتواند رویکرد تازهای در خصوص واژهگزینی برای معادلهای بیگانه ارائه دهد. مطالعه حاضر با بهکارگیری الگوی هَیَجامَد (هیجان+ بسامد حواس)، به مقایسۀ کاربرد ...
بیشتر
تاکنون بر روی واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی از منظر زبانشناسی، ردهشناسی و جامعهشناسیزبان مطالعاتی صورتگرفته است، اما بررسی این واژگان از منظر روانشناسیزبان میتواند رویکرد تازهای در خصوص واژهگزینی برای معادلهای بیگانه ارائه دهد. مطالعه حاضر با بهکارگیری الگوی هَیَجامَد (هیجان+ بسامد حواس)، به مقایسۀ کاربرد هفت واژۀ مصوب فرهنگستان و معادل بیگانۀ آنها در میان عامۀ مردم میپردازد تا میزان استقبال آنها از واژگان مصوب فرهنگستان و نیز نقش زبان مادری آنها درباره کاربرد واژگان را بررسی کند. بدین منظور، تعداد 223 شرکتکننده در مرحله کمّی بر اساس نمونهگیری در دسترس و 61 شرکتکننده در مرحله کیفی بر اساس اشباع دادهها ازمیان عامۀ مردم انتخاب شدند. روش پژوهش اتخاذ شده در این پژوهش، طرح تحقیق تلفیقی ترتیبی است که بر اساس آن ابتدا دادههای کمّی و سپس دادههای کیفی جمعآوری میشود. نتایج کمّی بدست آمده از آزمون تی نشان داد که از میان هفت جفت واژۀ منتخب، بین شش جفت آن تفاوت معناداری از حیث هَیَجامَد درمیان عامۀ مردم وجود دارد. همچنین، نتایج کمّی بدست آمده از آزمون انووا یک طرفه نشان داد از بین هفت جفت واژۀ مورد نظر، در سه واژه تفاوت معناداری با توجه به زبان مادریِ سخنگویان شامل زبانهای فارسی، کردی و ترکی از حیث هَیَجامَد وجود دارد. نتایج کیفی این پژوهش، پس از مشخص کردن توافق و پایایی درونموضوعیِ دادههای به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، نشان داد 16 عامل همچون تداعی مثبت، خوشآهنگ بودن و بسامد بالا در پذیرش واژههای بیگانه و 8 عامل همچون تداعی منفی، تلفظ دشوار و بسامد پایین در عدم پذیرش واژههای مصوب از سوی مردم نقش دارند. درواقع، فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای افزایش میزان استقبال و کاربرد یک نوواژه در مقایسه با همتای بیگانه آن، نه تنها مسایل زبانشناختی بلکه مسایل روانشناسیزبان را هم باید لحاظ نمود.
مقالۀ پژوهشی
امیر ارسلان یاراحمدزهی؛ بهزاد قنسولی
چکیده
در این تحقیق به بررسی ترجمههای سورۀ بقره به دو زبان فارسی و انگلیسی با استفاده از دیدگاه فن لوون زوارت پرداخته شده است. دیدگاه وی در راستای پارادایم توصیف و در آن از تحلیل پایین به بالا تبدیلها استفاده شده است. از دید زوارت ترجمه یکپارچه نوعی از ترجمه است که در سطوحی بالاتر از جمله چیزی از متن حذف یا بدان اضافه نمیکند. وی معتقد است ...
بیشتر
در این تحقیق به بررسی ترجمههای سورۀ بقره به دو زبان فارسی و انگلیسی با استفاده از دیدگاه فن لوون زوارت پرداخته شده است. دیدگاه وی در راستای پارادایم توصیف و در آن از تحلیل پایین به بالا تبدیلها استفاده شده است. از دید زوارت ترجمه یکپارچه نوعی از ترجمه است که در سطوحی بالاتر از جمله چیزی از متن حذف یا بدان اضافه نمیکند. وی معتقد است در ترجمۀ یکپارچه، تبدیلهای ترجمهای در دو سطح اتفاق میافتند: نخست سطح خرد (که شامل جملهها، بندها و گروه ها است) و دوم سطح ساختاری کلان (که مثلا تغییر در شخصیت پردازی، سبک یا زاویه دید روایت). او سپس برای آنکه نشان دهد الگوهای یکنواخت تبدیل در سطح اول چه تاثیری در مقوله های گسترده تر مرتبط با سطح دوم دارد، مدلی نسبتا پیچیده ارائه می کند. نتایج این بررسی حاکی از آن است که ترجمه فارسی دارای یکپارچگی بیشتری نسبت به دو ترجمه انگلیسی هستندکه شاید بتوان آن را به تسلط بیشتر مترجمان ایرانی و نزدیک بودن مفاهیم مذهبی و امکان وامگیری در بسیاری از مفاهیم خاص قرانی در ارتباط با دو مترجم دیگر دانست.
مقالۀ پژوهشی
شیرین احمدی؛ فاطمه پرهام
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نمودهای مؤلفههای هویت ملی در ادبیات تألیفی و ترجمهای نوجوان و بررسی سهم این متون در هویتسازی نوجوانان ایرانی انجام شد. به منظور دستیابی به این هدف، 16 رمان واقعگرای نوجوان، متشکل از 8 رمان ترجمهای و 8 رمان تألیفی، به دقت مورد بررسی قرار گرفت و نمونههای هویت ملی با استفاده از دستهبندی قومی-مدنی مؤلفههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نمودهای مؤلفههای هویت ملی در ادبیات تألیفی و ترجمهای نوجوان و بررسی سهم این متون در هویتسازی نوجوانان ایرانی انجام شد. به منظور دستیابی به این هدف، 16 رمان واقعگرای نوجوان، متشکل از 8 رمان ترجمهای و 8 رمان تألیفی، به دقت مورد بررسی قرار گرفت و نمونههای هویت ملی با استفاده از دستهبندی قومی-مدنی مؤلفههای هویت ملی که ترکیبی برگرفته از دو دستهبندی هویت ملی قومی و هویت ملی مدنی ارائه شده توسط اسمیت (1991) است از این متون استخراج شد. سپس نمونههای جمعآوری شده تحلیل و با یکدیگر مقایسه شد. با توجه به پیکرۀ پژوهش، نتایج نشان داد میزان مواجهۀ نوجوانان ایرانی با مؤلفههای هویت ملی غیرایرانی دو برابر بیشتر از میزان مواجهۀ آنها با مؤلفههای هویت ملی ایرانی است. افزون بر این، تنها بخشی از جنبههای هویت ملی از طریق رمان به کودکان و نوجوانان منتقل میشوند. در واقع، با توجه به فراوانی بسیار پایین برخی نمونههای استخراج شدۀ هویت ملی شامل ویژگیهای اقتصادی، ایدئولوژیک، سیاسی و قانونی، به نظر میرسد جنبههای پیچیدهتر هویت ملی در این نوع از ادبیات به حاشیه رانده شدهاند. بنابراین، بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، رمانهای نوجوان سهم قابلتوجهی در آگاهی ملی نوجوانان ایرانی ایفا نمیکنند.
مقالۀ پژوهشی
ابوالفضل خدامرادی؛ مجتبی مقصودی
چکیده
با رشد روزافزون دوزبانگی و افزایش تعاملات بین زبانها، تمامی زبانها تغییراتی را تحت تأثیر این تماسهای زبانی در سطوح مختلفی تجربه میکنند. یکی از این سطوح، لایه واژگان است که بیش از سطح دیگر زبانی منشأ دغدغه سیاستگذاران در عرصه برنامهریزی زبانی بوده است. در این میان استفاده از واژگان قرضی و یا جایگزین کردن آنها با واژگان ...
بیشتر
با رشد روزافزون دوزبانگی و افزایش تعاملات بین زبانها، تمامی زبانها تغییراتی را تحت تأثیر این تماسهای زبانی در سطوح مختلفی تجربه میکنند. یکی از این سطوح، لایه واژگان است که بیش از سطح دیگر زبانی منشأ دغدغه سیاستگذاران در عرصه برنامهریزی زبانی بوده است. در این میان استفاده از واژگان قرضی و یا جایگزین کردن آنها با واژگان مصوب موضوع اختلافنظر شده است. لذا این پژوهش پیمایشی با رویکرد کیفی با هدف آسیبشناسی طرح جایگزینی واژگان تخصصی بیگانه با واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در کتب درسی زیستشناسی مقطع متوسطه مدارس ایران انجام گرفت. به این منظور در این مصاحبه ساختاریافته نگرش 126 نفر از مخاطبان اینطرح مشتمل بر دانشآموزان فارغالتحصیل رشته تجربی، دبیران زیستشناسی، دانشجویان زیستشناسی، پزشکی و پیراپزشکی، و اساتید زبانشناسی پیرامون ضرورت انجام اینطرح، دلایل موفقیت یا عدم موفقیت اینطرح و پیشنهادهایی در خصوص اجرای بهتر آن موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد اکثریت قریب به اتفاق مصاحبهشوندگان (97%) موافق اجرای آن با سبک و سیاق اجراشده در کتب درسی نبودند. ازنظر مصاحبهشوندگان مهمترین دلایل این مخالفت ایجاد سردرگمی در مخاطبان، عدم هماهنگی در استفاده از واژگان مصوب در محیطهای آموزشی، و بینالمللی بودن واژگان تخصصی بودند. همچنین ازنظر آنها این طرح ناموفق بوده است و دلایل عمده آن عدم استفاده مخاطبان از واژههای مصوب و بینالمللی بودن واژگان تخصصی بوده است. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت فرهنگستان زبان و ادب فارسی ضمن تلاش مجدانه برای پاسداشت قوام زبان فارسی بهعنوان زبان علم در کشور میبایست با تدوین اصول و ضوابط واژهگزینی مختص اصطلاحات تخصصی در کم و کیف اجرای این طرح بازنگری نمایند.
مقالۀ پژوهشی
زهرا طاهری
چکیده
مقالۀ حاضر به بررسی ظهور «ریزوسفییر» و نقش آن در چالش ساختار حاکم و بازتعریف جغرافیای فرهنگی معاصر میپردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی چپنوگرا و با بهرهگیری از نظریه منتقدانی نظیر دلوز، گاتاری و فوکو و تمرکز بر مقولههای «شیزوئید» و «کولی» و مفاهیمی نظیر «بازقلمروسازی» درپی پاسخ به ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به بررسی ظهور «ریزوسفییر» و نقش آن در چالش ساختار حاکم و بازتعریف جغرافیای فرهنگی معاصر میپردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی چپنوگرا و با بهرهگیری از نظریه منتقدانی نظیر دلوز، گاتاری و فوکو و تمرکز بر مقولههای «شیزوئید» و «کولی» و مفاهیمی نظیر «بازقلمروسازی» درپی پاسخ به این پرسش بنیادی است که چگونه «ادبیات اقلیت» با جایگزینی «ساختار/مکانیسم» ادیپی با «ماشین» ضدادیپی میتواند مقولۀ هستیشناختی گفتمان سلسلهمراتبی نئولیبرالیسمی را به چالش کشد و نوعی سیالیت «ریزوسفییری» بیافریند؟ بدین منظور رمان در وست میلز(2019) نوشتۀ دیشون چارلز وینزلو، نویسندۀ معاصر امریکایی، بررسی میشود تا با تمرکز بر مفاهیمی نظیر «هتروتوپیا»، «بدن بدون اندام» و «گریزگاه-ها»، ساختار خانوادگی متفاوتی از آنچه تحت تأثیر گفتمان کنترلی کاپیتالیسمی و دوانگارههای آن شکلگرفته بهتصویر کشیده شود؛ ساختاری که با تأکید بر سیالیّت، تقلیل فرد بهصرف بعد اجتماعی(گفتمان ادیپی) را بهچالش میکشد و درنتیجه مفهوم نوینی از دموکراسی بهدست میدهد که مبتنی بر ساختار درختی نیست. چنین استدلال میشود که با رهایی فرد از قید دوانگارهها، «سیاستهای خرد» جای گفتمان جهانشمول لیبرالیسمی را میگیرد و با تبدیل هویت از امری ثابت به سیال، «هم-نشست» و رابطۀ افقی اصل ارتباط با دیگران میشود که هرگونه گفتمان کنترلی و سرکوبگر را بهچالش میکشد.
مقالۀ پژوهشی
افروز آرینفر؛ پرویز مفتون؛ غفور رضایی
چکیده
با توجه به رشد فنآوریهای نوین در امر آموزش، تحقیق و توسعه بیشتر در این زمینه میتواند موجب شناسایی روشهای نوین آموزشی برای تهیهکنندگان مطالب درسی و معلمان شود. از آنجاییکه هدف معلمان بالابردن سطح توجه، آگاهی، و یادگیری زبانآموزان است، پژوهش حاضر به بررسی میزان توجه و یادگیری زبانآموزان بر اساس دو رویکرد متفاوت آموزش زبان ...
بیشتر
با توجه به رشد فنآوریهای نوین در امر آموزش، تحقیق و توسعه بیشتر در این زمینه میتواند موجب شناسایی روشهای نوین آموزشی برای تهیهکنندگان مطالب درسی و معلمان شود. از آنجاییکه هدف معلمان بالابردن سطح توجه، آگاهی، و یادگیری زبانآموزان است، پژوهش حاضر به بررسی میزان توجه و یادگیری زبانآموزان بر اساس دو رویکرد متفاوت آموزش زبان انگلیسی میپردازد . بدین ترتیب زبانآموزان در چهار گروه آزمایشی، ساختارهای زبانی موردنظر را با دو رویکرد شناختی و محیطی به صورت گفتاری و نوشتاری آموزش دیدند و میزان توجه آنها به بازخورد غیرصریح معلم و یادگیری آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه آماری شامل 120 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی و علمی کاربردی در تهران بود. ابزار مورد نیاز جهت گرداوری دادهها شامل مشاهده، مصاحبه و یک آزمون از ساختارهای مورد نظر بود. نتایج آماری تحقیق نشان داد که رابطه معناداری بین میزان توجه زبانآموزان و رویکرد شناختی وجود دارد، اما رویکرد محیطی در یادگیری ساختارهای موردنظر تاثیرگذارتر بوده است. همچنین تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که حالت ارائه مواد آموزشی بصورت گفتاری و نوشتاری تاثیر متفاوتی بر میزان توجه و یادگیری زبانآموزان ندارد. رویکرد محیطی به عنوان یک روش آموزشی جدید محیط محور که به ابزار کمک آموزشی موجود در محیط و تعامل زبانآموزان با آنها تاکید دارد میتواند بعنوان یک نوآوری در آموزش کشور مورد استفاده قرار گیرد.
مقالۀ پژوهشی
علیرضا خزاعی؛ زهره تائبی نقندری؛ رجبعلی عسکرزاده طرقبه
چکیده
آلتوسر معتقد بود حکومتها برای تامین خواستههای طبقه حاکم نیازمند ابزارهایی در جهت تسلط بر تودهها هستند. او عقیده داشت سیستم تک دستگاهی که مارکسیستهای سنتی طرح کرده بودند و طبق آن حکومت فقط با ابزار زور و سرکوب به کنترل جمعیتها میپرداخت ناقص و غیر جهان شمول است چرا که با استناد به آن نمیتوان توضیحی برای سرسپردگی داوطلبانه ...
بیشتر
آلتوسر معتقد بود حکومتها برای تامین خواستههای طبقه حاکم نیازمند ابزارهایی در جهت تسلط بر تودهها هستند. او عقیده داشت سیستم تک دستگاهی که مارکسیستهای سنتی طرح کرده بودند و طبق آن حکومت فقط با ابزار زور و سرکوب به کنترل جمعیتها میپرداخت ناقص و غیر جهان شمول است چرا که با استناد به آن نمیتوان توضیحی برای سرسپردگی داوطلبانه جامعه ارائه کرد. در همین راستا، لویی آلتوسر ابزارهای حکومتی را به دو دسته ایدئولوژیک (ISA) و سرکوبگر (RSA) تقسیم و بیان کرد که فعالیت دائمی دستگاههای ایدئولوژیک باعث حفظ تعادل قدرت در جامعه شده و نهادهای سرکوبگر با اولویت بخشیدن به زور و خشونت به تقویت اهداف دستگاههای نوع اول مشغول خواهند شد. این پژوهش به بررسی چند مورد از فقدان کارایی عملکردهای دستگاههای ایدئولوژیک در جامعه ترسیم شده در رمان پرتقال کوکی اثر آنتونی برجس میپردازد. قهرمان قصه، الکس، نوجوانی خشن و قدرت طلب است که ارزش بالایی برای هویت و فردیت خود قایل است. تقریباُ تمامی نهادهای مرتبط با دستگاههای ایدئولوژیک در این رمان، شامل خانواده، مدرسه، رسانه، فرهنگ و هنر، و مذهب قادر نیستند به نحو مطلوب روی الکس تاثیری بگذارند. رمان پرتقال کوکی هنرمندانه و کامل اما به شکلی ضمنی و مستتر تقریبا تمامی قسمتهای مرتبط با دستگاههای ایدئولوژیک حکومتی را در سرنوشت شخصیت اصلی دخیل میکند. نتایج این تحقیق نشان میدهند که نهادهای ایدئولوژیک در جامعه پرتقال کوکی به وظایفشان عمل میکنند اما کارآیی ندارند و برای همین الکس در مسیر مورد نظر حکومت قرار نمیگیرد.
مقالۀ پژوهشی
عشرت سادات میرحسینی
چکیده
خبرهای سیاسی از متونی است که ظرفیت بالایی در تقابل های ایدئولوژیکی از خود نشان میدهد. این پژوهش سعی دارد راهبردهای مورد استفاده مترجم در فرآیند انتقال از متن مبدأ به مقصد را مورد واکاوی قرار دهد و پربسامدترین آنها را در یک متن سیاسی مشخص کند. از سوی دیگر نشان میدهد که چگونه مترجم در آنِ واحد از چندین راهبرد مختلف استفاده میکند ...
بیشتر
خبرهای سیاسی از متونی است که ظرفیت بالایی در تقابل های ایدئولوژیکی از خود نشان میدهد. این پژوهش سعی دارد راهبردهای مورد استفاده مترجم در فرآیند انتقال از متن مبدأ به مقصد را مورد واکاوی قرار دهد و پربسامدترین آنها را در یک متن سیاسی مشخص کند. از سوی دیگر نشان میدهد که چگونه مترجم در آنِ واحد از چندین راهبرد مختلف استفاده میکند تا یک سازه نحوی را در جهت پیشبرد اهداف ایدئولوژیکی خود تغییر دهد. به این منظور خبری از واشنگتن تایمز در مورد روابط ایران و چین با برگردان فارسی آن در خبرگزاری فارس مقایسه شده و با تکیه بر چارچوب نظری هتیم و میسون و رویکرد ون دایک مورد واکاوی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مترجم بیش از همه از راهبردهای حذف و تقلیل، افزایش وتفصیل، پیوند واژگانی، قطبی سازی و توصیف کنشگر استفاده کرده است؛ اما در این میان تأکید وی بیش از هر راهبرد دیگر در قطبیسازی متن مقصد است و برای این منظور بیشتر از راهکار حذف و تقلیل متن استفاده نموده است. همچنین در این پژوهش نشان داده شده که مترجم چگونه با راهکارهای زبانی توانسته رویکرد ایدئولوژیکی خود را به متن تحمیل کرده و موجب اعتمادسازی در جامعه ایران نسبت به چین شود؛ تا بدین وسیله فضای مبهم و مهآلودی که در جامعه نسبت به قرارداد 25 ساله ایران و چین شکل گرفته بود را به نوعی سر و سامان دهد.
مقالۀ پژوهشی
فضل الله خدادادی
چکیده
میزان درک مخاطبان درونی (روایت شنوهای درونی) و بیرونی(خوانندگان بیرونی) از روایت همواره موضوعی پیچیده و نسبی است و بهطور مطلق نمیتوان درباره میزان درک دو دسته از مخاطبان روایت به قضاوت پرداخت. این قضیه از کهنترین موضوعات روایتپردازی بشری است بهطوریکه حساسیتهای راوی به ظرافتهای روایت، صرفنظر از بیان برخی مطالب و نیافتن ...
بیشتر
میزان درک مخاطبان درونی (روایت شنوهای درونی) و بیرونی(خوانندگان بیرونی) از روایت همواره موضوعی پیچیده و نسبی است و بهطور مطلق نمیتوان درباره میزان درک دو دسته از مخاطبان روایت به قضاوت پرداخت. این قضیه از کهنترین موضوعات روایتپردازی بشری است بهطوریکه حساسیتهای راوی به ظرافتهای روایت، صرفنظر از بیان برخی مطالب و نیافتن مخاطبی دلنشین نشانگر طبقهبندی پایگاه مخاطبان و نسبی بودن ارتباط آنها با روایت است. همچنین مباحثی چون بیاهمیت بودن «ساختار» در برابر «انتظار» و پاسخ به سؤال «بعد چه خواهد شد؟» برای مخاطب غارنشین که ادوارد مورگان فورستر مطرح نموده است، نشانههایی از طبقات مختلف مخاطبان و درک نسبی آنها از روایت است. در نظریههای روایت شناسی جدید -که به زبان فارسی ترجمه شده-نیز مباحثی چون پایگان روایت شنوها- که جرالد پرینس مطرح کرده است-، خود صحهای بر مطالب فوق است، بر همین اساس داعیۀ پژوهش حاضر واکاوی عناصر نسبی درک مخاطبان درونی(روایت شنوها) و بیرونی(خوانندگان) از روایتها است و نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که عناصری چون: جهانبینی، نگرشهای متفاوت، هم بوم پنداری و تأویلهای درزمانی - همزمانی در مخاطبان بیرونی و اوضاع اجتماعی، تمسک به مخاطب خاص، انتقال پیام و خطاب غیرمستقیم از عوامل تأثیرگذار در میزان درک روایتها از جانب مخاطبان درونی است.