زبان و ادبیات انگلیسی
مسلم ذوالفقارخانی؛ مهدی رحیمی؛ احمد خواجهایم
چکیده
شاعران و نویسندگان مکتب ناتورالیسم با بهرهگیری از ابزار مختلف و مؤلفههای گوناگون توانستهاند به بازتاب حوادث و رویدادهای زندگانی به شیوهای دقیق و توصیفی در شعر و رُمان بپردازند. مهمترین موضوعات مطرح در این مکتب عبارتاند از: جنگ، فقر، فحشا، خونریزی و کشتار. پژوهش حاضر با بهرهگیری از شاخصهها، ابزار و لوازم ...
بیشتر
شاعران و نویسندگان مکتب ناتورالیسم با بهرهگیری از ابزار مختلف و مؤلفههای گوناگون توانستهاند به بازتاب حوادث و رویدادهای زندگانی به شیوهای دقیق و توصیفی در شعر و رُمان بپردازند. مهمترین موضوعات مطرح در این مکتب عبارتاند از: جنگ، فقر، فحشا، خونریزی و کشتار. پژوهش حاضر با بهرهگیری از شاخصهها، ابزار و لوازم این مکتب که به نظر میآید در شعر مقاومت و جنگ به شکل چشمگیری دیده میشود، به بررسی تطبیقی اشعار منتخب قیصر امینپور و ویلفرد اوون پرداخته است تا تحلیلی شکلی و محتوایی از آنها به دست آورد. برای این منظور، قطعه شعر «شعری برای جنگ» از سرودههای سالهای 1357 تا 1363 قیصر امینپور و شعر «چه شیرین است» اثر ویلفرد اوون، شاعر انگلیسی، از دفتر شعرها (1920) برگزیده و انتخاب شدهاند. مؤلفههای مورد بررسی در این پژوهش عبارتاند از: توصیف جزءبهجزء و دقیق؛ کاربرد زبان محاورهای و بیپیرایه؛ خشونت زبانی و تنافرآوایی و بهکارگیری زبانی تُند، سریع و خشن؛ و توصیف فجایع، زشتیها، اضطرابها و وحشت جنگ. نتایج این تحقیق نشان میدهد که شعر جنگ در انگلستان و مغربزمین در بحبوحۀ جنگ جهانی اوّل، عمدتاً، شعری ضد جنگ است، هرچند شعرهای حماسی و شورانگیز در ابتدای سالهای جنگ توسّط شاعرانی مانند رابرت بروک و زیگفرید ساسون سروده شد، در ایران امّا به جنگ از منظر حماسه و عرفان نگریسته شده است؛ هرچند علیرغم چنین رویکردهایی، تصویر جنگ دردآلود و سرشار از صحنههایی ناتورالیستی و خشن و بیپیرایه و در مواقعی ضد جنگ است.
زبان و ادبیات انگلیسی
مریم میرزائی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر هویّت، فرهنگ، زبان و نوع نگرش بر لقبگذاری در میان جوانان سهزبانۀ (ترک، فارس و گرجی) روستای داشکسن بود. جامعۀ آماری جوانان سهزبانۀ سنین 24-15 سال روستای داشکسن بود. روش نمونهگیری هدفمند بود و 22 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامۀ سهبخشی استاکس و تیلر‑لیچ ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر هویّت، فرهنگ، زبان و نوع نگرش بر لقبگذاری در میان جوانان سهزبانۀ (ترک، فارس و گرجی) روستای داشکسن بود. جامعۀ آماری جوانان سهزبانۀ سنین 24-15 سال روستای داشکسن بود. روش نمونهگیری هدفمند بود و 22 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامۀ سهبخشی استاکس و تیلر‑لیچ (2011) و روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. بر طبق یافتهها متداولترین نوع لقبها، لقبهای دادهشده بهترتیب براساس ویژگیهای فیزیکی، تنوّع نام، احساسات، شخصیتی، عامیانه و مکان متداولتر هستند. اکثر لقبگذاریهای صورت گرفته بر اساس قومیت، لقبگذاری در بین اقوام ترک نسبت به سایر قومیتها بیشتر است؛ بنابراین با توجّه به نتایج میتوان گفت لقبگذاری در بین اقوام، مناطق، شیوه زندگی، آدابورسوم و سطح فرهنگی اقوام گوناگون باهم متفاوت است و در اسمهای مستعار مرسوم در روستای سهزبانۀ داشکسن و نگرش جوانان این روستا نسبت به لقبهای خود و دیگران تفاوت وجود دارد.
زبان و ادبیات انگلیسی
رجبعلی عسکرزاده طرقبه؛ مهدی قاسمی شاندیز
چکیده
شاید بتوان گفت که هر سوژۀ اندیشندهای بهدنبال کشف معنای زندگی خویش است. انسان، در طی این مسیر پرفرازونشیب و در تلاش برای یافتن پاسخی در باب چیستی زندگی، به عدم سازگاری درک خویش با دادههای موجود در جهان واقف میشود. این عدم تجانس میتواند احساس پوچی و بیمعنایی را برای فرد در مواجهه با جهان بهارمغان بیاورد. آلبر کامو، یکی ...
بیشتر
شاید بتوان گفت که هر سوژۀ اندیشندهای بهدنبال کشف معنای زندگی خویش است. انسان، در طی این مسیر پرفرازونشیب و در تلاش برای یافتن پاسخی در باب چیستی زندگی، به عدم سازگاری درک خویش با دادههای موجود در جهان واقف میشود. این عدم تجانس میتواند احساس پوچی و بیمعنایی را برای فرد در مواجهه با جهان بهارمغان بیاورد. آلبر کامو، یکی از متفکران قرن بیستم، قائل به این نوع پوچی و بیمعنایی است و آنرا لازمۀ شروعی جدید میداند. از دیدگاه او، مقابلۀ ذهن محدود بشری با جهان ناشناخته و گاهاً غیرعقلانی، مسئلۀ پوچی را پدید میآورد. تنها راه طغیان علیه پوچی بنیادین هستی رسیدن به آزادی و خودآگاهی با گذر از مسیر همین پوچی است. این گذار میتواند دو نوع سوژه را شامل شود: پوچگرای منفعل و پوچگرای فعال. پوچگرای فعال با پذیرش تقدیر پوچ خود معنای زندگیاش را میسازد. هدف این مقاله بررسی مفهوم انسان طاغی در فلسفۀ کامو و چگونگی نمود آن در نمایشنامههای ساموئل بکت میباشد. ازاینرو، دو نمایشنامۀ او به نامهای در انتظار گودو و دست آخر انتخاب و از نظرگاه طغیان کامویی بررسی میشوند. یافتهها نشاندهندۀ خوانش جدیدی از انسان طاغی دراین دو اثر است. شخصیتهای این آثار برخلاف فلسفۀ کامو، نهتنها توان خودکشی ندارند بلکه حتی برای خلق معنا در ادامۀ زندگی خویش دست به اقدامی نمیزنند. آنها به نوعی اختگی در کلام و ارتباط با دیگری مبتلا شدهاند و با تعریفی که کامو از پوچی ارائه میدهد در تضاداند. آنها تمام فرضیات فلسفی کامو دربارۀ پوچگرای فعال را به نقیضه بدل میسازند.
زبان و ادبیات انگلیسی
زهرا طاهری
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی «گفتمان چرک» و ارتباط آن با پدیدۀ «مهاجرت» میپردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهرهگیری نظریّات منتقدانی نظیر داگلاس و بومن و تمرکز بر موضوعاتی چون انزجار، غریبگی و اقتصاد احساسی در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که چگونه گفتمان زیستقدرت از مقولۀ «چرک» بهمنزلۀ ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی «گفتمان چرک» و ارتباط آن با پدیدۀ «مهاجرت» میپردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهرهگیری نظریّات منتقدانی نظیر داگلاس و بومن و تمرکز بر موضوعاتی چون انزجار، غریبگی و اقتصاد احساسی در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که چگونه گفتمان زیستقدرت از مقولۀ «چرک» بهمنزلۀ ابزاری در راستای کنترل، انقیاد و حذف اقلیت «دایاسپورا» استفاده کرده و آن را با سیاست پیوند زده است؟ بدین منظور، دو داستان کوتاه مالامود - پرندۀ یهودی (1963) و عزاداران (1955) - به روش توصیفی‑تحلیلی بررسی میشوند تا با تمرکز بر مقولۀ «چرک»، ارتباطِ بین اعمال نظم بر بدنِ افراد و انضباط مورد نظر گفتمان زیستقدرت تبیین شود. چنین استدلال میشود که جنبش «ضدچرک» مدرنیته، با تحمیل دوانگارۀ «تمیز»/«کثیف» به عرصۀ جغرافیای فرهنگی وارد شده و در راستای تداوم ساختارهای سلسلهمراتبی گفتمان انسانگرای لیبرال، دستهبندی قومیتی، حذف و شمول افراد گام برداشته است. این امر به سیاسیشدن مقولۀ حیات و شکلگیری «بیگانگانی» انجامیده که مصداق بینظمی و ناهنجاری هستند. بهعلاوه، گفتمان لیبرال با ذاتی جلوه دادن مقولۀ چرک در این گروهها، سعی کرده توجّه جامعۀ جهانی را از فقر تحمیلشده بر آنها منحرف و با بازنمایی ایشان بهمنزلۀ منبع تهدید ملّی، در راستای حذف فیزیکی آنها اقدام کند.