نوع مقاله : مقالۀ پژوهشی
نویسندگان
1 گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2 گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده
هدف از این مقاله ارائه روششناسی ژیلبر دوران و پیاده کردن آن بهصورتی روشمند و علمی روی اثری از گوستاو فلوبر (سه قصه، افسانة سن ژولین مهماننواز) است. در واقع، با تحلیل این اثر، هدف یافتن معنا از خلال این اثر است. نگارندگان این مقاله سعی دارند این روایت را بر اساس روش اسطوره-نقد و اسطوره-تحلیل بررسی کنند تا بتوانند به این پرسش پاسخ دهند: نظام تخیلی فلوبر در این روایت چگونه تولید معنا میکند؟ این نظام تخیلی الهام گرفته از کدام اسطوره است؟ و چرا این یا آن تصویر به ذهن تحمیل شده است و چه تصاویر دیگری را بهصورت بافتی فرا میخواند یا چه نحو تخیلی را نشان میدهد. برای پاسخ به این پرسش بنیادین فرض را بر این گذاشتهایم که از آنجائی که هر اثر ناب ادبی الهام گرفته از بافت گفتمانی و فرهنگی خود است و الهام گرفته از اسطورههای همان فرهنگ است، پس بخش اول این اثر باید از اسطورههای قهرمانی و بخش دوم آن باید از اسطورههای مذهبی شکل گرفته باشد.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله