بهلول سلمانی؛ مریم نصیری
چکیده
مبحث کیفیت ترجمه همواره در مباحث مربوط به ترجمه چه بهعنوان یک محصول و چه بهعنوان یک فرایند از درجۀ اهمّیّت بالایی برخوردار است و عوامل زیادی بر آن تأثیرگذار هستند که ویژگیهای روانشناختی از مهمترین عوامل است. تحقیق حاضر به بررسی رابطۀ هوشهای چندگانه و هیجانی با کیفیت ترجمه پرداخته است. روش تحقیق از نوع رویکرد ترکیبی ...
بیشتر
مبحث کیفیت ترجمه همواره در مباحث مربوط به ترجمه چه بهعنوان یک محصول و چه بهعنوان یک فرایند از درجۀ اهمّیّت بالایی برخوردار است و عوامل زیادی بر آن تأثیرگذار هستند که ویژگیهای روانشناختی از مهمترین عوامل است. تحقیق حاضر به بررسی رابطۀ هوشهای چندگانه و هیجانی با کیفیت ترجمه پرداخته است. روش تحقیق از نوع رویکرد ترکیبی بوده و با استفاده از روش کمّی و کیفی انجام شده است. جامعۀ آماری متشکل از دانشجویان دختر و پسر کارشناسیارشد رشتۀ مترجمی زبان انگلیسی دانشگاههای تبریز در سال 1394 است (65=N). نمونۀ آماری شامل 49 نفر از دانشجویان ترم سوم رشتۀ مترجمی زبان انگلیسی است که با استفاده از فرمول «کوکران» و «روش نمونهگیری طبقهبندی نسبی» انتخاب شدهاند. مدل ارزیابی کیفیت ترجمه (TQA) هاوس برای ارزیابی کیفیت ترجمه مورد استفاده قرار گرفته است و دو پرسشنامۀ «هوش چندگانه گاردنر» و «هوش هیجانی بار-آن» برای تحلیل، به ترتیب هوش چندگانه و هوش هیجانی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در بین مؤلفههای هوش هیجانی، فقط شادی رابطۀ معنیداری با کیفیت ترجمه داشت و در بین مؤلفههای هوش چندگانه، هوش زبانی، فضایی و هوش بدنی رابطۀ معنیداری با کیفیت ترجمه داشتند. همچنین نتایج حاکی از آن است که جنسیت در رابطۀ بین هوش هیجانی و چندگانه با کیفیت ترجمه نقش واسطهای ایفا میکند.
بهمن زندی؛ الهه واثق
چکیده
زبان بهعنوان یک نظام نشانهای با انتقال معنا به ایجاد، حفظ، تقویت یا تضعیف و قطع روابط بین انسانها میپردازد. لاینز (1977) معتقد است معنایی که زبان منتقل میکند بر سه دسته است: معنای توصیفی، معنای بیانی و معنای اجتماعی. در این میان «نامگذاری» بهعنوان یک پدیدة زبانی خود به نوعی منتقلکنندة این معانی است، گرچه ممکن است در ...
بیشتر
زبان بهعنوان یک نظام نشانهای با انتقال معنا به ایجاد، حفظ، تقویت یا تضعیف و قطع روابط بین انسانها میپردازد. لاینز (1977) معتقد است معنایی که زبان منتقل میکند بر سه دسته است: معنای توصیفی، معنای بیانی و معنای اجتماعی. در این میان «نامگذاری» بهعنوان یک پدیدة زبانی خود به نوعی منتقلکنندة این معانی است، گرچه ممکن است در هر نامی یکی از این معانی برجستگی بیشتری پیدا کند. در این مقاله سیر تحول نامگذاری در چهار نسل در یکی از سازمانهای دولتی شهر تهران بررسی شده است. بر همین اساس، 3108 نام از متولدان سالهای 1300 تا 1398 از طریق درخت خویشاوندی جمعآوری شد. این اسامی در چهار گروه هویتی شامل هویتهای مذهبی، ملی، فراملی و خنثی گردآوری شدهاند. دادههای بهدستآمده در هر یک از گروههای هویتی بهصورت کلی و از سوی دیگر براساس جنسیت افراد با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آزمونهای استنباطی تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد نامهای برگرفته از هویت مذهبی بالاترین فراوانی و پس از آن نامهای ملی، خنثی و فراملی بهترتیب بیشترین فراوانی را در این تقسیمبندی به خود اختصاص میدهند. بررسی سیر تحول نامها نشان میدهد که در نسل چهارم (نسل پایانی مورد تحقیق) اسامی ملی روندی رو به رشد داشته، اما اسامی مذهبی سیری نزولی. گرایش به نامهای فراملی که در نسلهای اول بسیار اندک بوده است در نسلهای بعدی سیر صعودی پیدا کرده است. در خصوص نامهایی با هویتهای ملی و خنثی، نتایج نشان میدهد که نامهای کهن در هر دو جنس زن و مرد روندی رو به رشد داشته است.
زهرا سعادت نژاد؛ نگار مزاری؛ محمدرضا فارسیان
چکیده
تصویر زنان در ادبیات متأثر از نگاه فرهنگ جامعه به جایگاه زنان میباشد. محیط زندگی نهتنها تأثیر بسزایی در شکلگیری هویت زن دارد بلکه زمینهساز رشد یا مانع پیشرفت او در جامعه است. مهاجرت نیز به سبب تغییر محیط و الگوهایزندگی میتواند زمینهساز تغییر هویت باشد. رمان ترس و لرز، مهاجرت دختری بلژیکی به ژاپن را به تصویر میکشد. تفاوت ...
بیشتر
تصویر زنان در ادبیات متأثر از نگاه فرهنگ جامعه به جایگاه زنان میباشد. محیط زندگی نهتنها تأثیر بسزایی در شکلگیری هویت زن دارد بلکه زمینهساز رشد یا مانع پیشرفت او در جامعه است. مهاجرت نیز به سبب تغییر محیط و الگوهایزندگی میتواند زمینهساز تغییر هویت باشد. رمان ترس و لرز، مهاجرت دختری بلژیکی به ژاپن را به تصویر میکشد. تفاوت ارزشهای غرب و شرق، قهرمان داستان را دچار تضاد هویتی میکند. املی نوتومب، نویسندة بلژیکی، آگاهانه به نمود این بحران هویت در نزد قهرمان زن داستان توجه نشان داده است. در پژوهش حاضر، کشمکشهای درونی املی، قهرمان داستان و کارکردهای ذهن او از دید روانشناختی با رویکردی تحلیلی و با تکیه بر نظریات کارن هورنای بررسی خواهد شد. هورنای تضادهای درونی افراد را ملاک قرار میدهد و مکانیسم دفاعی انسانها را در برابر جامعه به سه خصوصیت مهرطلبی، برتریطلبی و عزلتگزینی دستهبندی میکند. درک بحران هویت املی در جامعة مردسالار، از گذر تحلیلی روانشناختی امکانپذیراست. این پژوهش تلاشدارد با بررسی تأثیر رفتارهای اجتماعی دیگران و محیط بر شخصیت زن داستان، مکانیسمهای دفاعی او را در گریز از شرایط نامطلوب اجتماعی، زادة جامعه مردسالار بررسی نماید.