مقالۀ پژوهشی
سیما ایمانی؛ مسعود خوشسلیقه
چکیده
دوبله رایجترین شیوۀ ترجمة دیداریشنیداری در ایران است. باوجوداینکه دوبله دارای دو کانال دیداری و شنیداری است، پژوهشهای محدودی بر روی کانال شنیداری دوبله صورت گرفته است؛ حالآنکه بررسی عوامل فرازبانی دوبله (نظیر تُن صدا، کیفیّت صدا) میتوانند از موضوعات درخور توجّه در کانال شنیداری دوبله باشند؛ زیرا که چنین مسائلی بر روی کیفیّت ...
بیشتر
دوبله رایجترین شیوۀ ترجمة دیداریشنیداری در ایران است. باوجوداینکه دوبله دارای دو کانال دیداری و شنیداری است، پژوهشهای محدودی بر روی کانال شنیداری دوبله صورت گرفته است؛ حالآنکه بررسی عوامل فرازبانی دوبله (نظیر تُن صدا، کیفیّت صدا) میتوانند از موضوعات درخور توجّه در کانال شنیداری دوبله باشند؛ زیرا که چنین مسائلی بر روی کیفیّت دوبله، انتقال صحیح معنا و برقراری ارتباط با مخاطب تأثیرگذارند. ازاینرو، پژوهشِ ترکیبیِ حاضر بر آن است تا با بررسی دوبلۀ رسمی فارسی سریال شرلوک و نسخۀ زبان اصلی آن، کیفیّت صدای بازیگر را از دیدگاه مخاطبان با دوبلور مقایسه نماید و میزان تأثیر تغییر کیفیّت صدا بر شخصیّتپردازی را تعیین کند. در این راستا، از دستهبندی ویژگیهای کیفیّت صدای ون لوون (۱۹۹۹) جهت تعیین و مقایسۀ ویژگیهای کیفیّت صدای بازیگر و دوبلور استفاده شد. نظرات ۳۲ شرکتکننده به دو صورت کیفی و کمّی جمعآوری و تحلیل شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که از مجموع هفت جُفت کیفیّت صدا، صدای دوبلور با بازیگر در چهار جُفت تنش، بازدمی، لرزش و خیشومیشدگی مشابهت داشته و در سه جُفت خش، بلندی و تُن صدا تفاوت معناداری داشته است؛ بنابراین از دیدگاه مخاطبان، بلندتر بودن صدای دوبلور نسبت به بازیگر سبب شده است شخصیّت دوبله، پرخاشگرتر به نظر برسد. همچنین، کاهش خش صدا و زیر بودن صدای دوبلور نسبت به بازیگر، موجب شده از میزان جذابیّت شخصیّت برای مخاطبان کاسته شود. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که صدا برای مخاطبان دوبله اهمّیّت بسیاری دارد و توجّه به انتخاب صدا و شبیهسازی صدای اصلی در دوبله، باعث ارتقای کیفیّت تجربة سینمایی مخاطبان میگردد.
مقالۀ پژوهشی
محمدامیر احمدزاده
چکیده
هدف نوشتار پیش رو، بررسی این مسئله است که ترجمۀ متون اروپایی در ایران، چگونه در افق تاریخی ایران پدیدار گشت و تأثیرات شکلی و مضمونی آن بر ترجمۀ متون دورۀ پیشامشروطه چه بود. به منظور پیشبرد کار از روش تحلیل تاریخی و تفسیر متون ترجمه شده استفاده میشود. دستاورد پژوهش نشان میدهد که در رابطۀ ترجمۀ متون اروپایی با تحوّلات تاریخی ایران ...
بیشتر
هدف نوشتار پیش رو، بررسی این مسئله است که ترجمۀ متون اروپایی در ایران، چگونه در افق تاریخی ایران پدیدار گشت و تأثیرات شکلی و مضمونی آن بر ترجمۀ متون دورۀ پیشامشروطه چه بود. به منظور پیشبرد کار از روش تحلیل تاریخی و تفسیر متون ترجمه شده استفاده میشود. دستاورد پژوهش نشان میدهد که در رابطۀ ترجمۀ متون اروپایی با تحوّلات تاریخی ایران در دورۀ مذکور، دو دیدگاه غالب، قابل طرح است: الف) دیدگاهی که این حرکت را نتیجۀ کوشش عدّهای از مُبلّغان مذهبی و مأموران سیاسی خارجی از جمله گوبینو میانگارد. به باور پیروان این دیدگاه، حرکت مستشرقان و نمایندگان دستگاههای سیاست خارجی بیگانه از سر انگیزههای خیرخواهانه و برای بهبودی جامعۀ ایرانی بود و یا انگیزۀ تبلیغ مذهبی و پیشبرد اهداف سیاسی کشور متبوعشان در این زمینه اثرگذار بود؛ ب) رویکردی که حرکت ترجمه را صرفاً به بصیرت و آزادمنشی تعدادی از حُکام و صدراعظمها نسبت میدهد. مطابق این نظر، گروه مذکور شناخت مشاهدهای و یا معرفتی نسبت به تحوّلات اروپا داشتند و با یک درک تاریخی از آن بر انجام ترجمه بهمثابۀ اقتباس الگوهای فکری و فرهنگی جدید روی آوردند تا بهزعم خود راه میانبُری از تجارب دنیای بیرونی بیابند. طرفداران هر یک از دیدگاههای مذکور به جهت یکسونگری به مسئله، قادر به شناخت واقعی نشدهاند؛ زیرا رابطۀ حرکت ترجمه و ظهور تحوّلات در عصر تاریخی مذکور را باید بهصورت دیالکتیکی ‑تأثیر و تأثّر متقابل‑ در نظر گرفت. به عبارت روشنتر، خوانش اندیشه علمی و فکری اروپا، اُفق تاریخی جدیدی را برای ایرانیان رقم زد که زمینهساز تحوّلات نوظهور در عصر قاجار شد و متقابلاً، کیفیّت تحوّلات بر مضمون و جهتگیریهای حرکت ترجمه (سنخ شناسی موضوعی آثار ترجمه شده) اثرگذار بود.
مقاله پژوهشی
محمدنبی کریمی؛ پریسا اشکانی؛ محمد باقر شعبانی
چکیده
تاکنون تحقیقات گستردهای دربارۀ میزان تأثیرگذاری باورهای معلّمان زبان دوم بر عملکرد آموزشی آنها انجام شده است. شواهد ارائهشده نشان میدهد که لزوماً ارتباطی میان عملکرد حرفهای معلّمان و باورهای آنها وجود ندارد. ما در این پژوهش کوشیدهایم تا مطابقت یا عدم مطابقت نمود شناختی با نمود رفتاری باورهای آموزشی معلّمان زبان انگلیسی ...
بیشتر
تاکنون تحقیقات گستردهای دربارۀ میزان تأثیرگذاری باورهای معلّمان زبان دوم بر عملکرد آموزشی آنها انجام شده است. شواهد ارائهشده نشان میدهد که لزوماً ارتباطی میان عملکرد حرفهای معلّمان و باورهای آنها وجود ندارد. ما در این پژوهش کوشیدهایم تا مطابقت یا عدم مطابقت نمود شناختی با نمود رفتاری باورهای آموزشی معلّمان زبان انگلیسی و میزان تأثیر اشتیاق معلّمان بر رابطۀ این دو را بررسی کنیم. 72 معلّم زن و مرد، شرکتکنندگان اصلی تحقیق حاضر بودند. از میان این افراد، چهار گروه برای بررسی مطابقت یا عدم مطابقت باورها با عملکرد حرفهای آنان انتخاب شدند. دو گروه از این معلّمان در کار خود سطح بالا و دو گروه دیگر سطح پایینی از اشتیاق سازگار و اشتیاق جبری داشتند. دو جلسه از کلاسهای هر معلّم بهعنوان نمونه مورد مشاهده قرار گرفت. مقایسۀ گروهها نشان داد که اگرچه هردو گروه اهمّیّت، نسبتاً، یکسانی برای باورهای آموزشی قائل بودند، تطابق میان باورها و عملکرد حرفهای، صرفاً، در کلاس معلّمانی مشاهده شد که دارای اشتیاق سازگار و یا اشتیاق جبری بالا بودند. بر اساس یافتههای این مقاله، میتوان به این نتیجه رسید که عامل اشتیاق، نقش مهمی در بهکارگیری باورهای آموزشی گزارششده توسط معلّمان زبان در کنش کلاسی آنها دارد.
مقالۀ پژوهشی
علی رئیسی؛ منوچهر جعفری گوهر؛ بهزاد قنسولی؛ امیر رضا نعمت تبریزی
چکیده
پدیدۀ فرسایش زبانی بهعنوان مانع مهمی در روند یادگیری زبان، به مفهوم فراموشی و اُفت مهارتهای زبانی بوده که براثر نبود تماس زبانی و یا دوری از محیطهای آموزشی به وجود میآید. در مهارتهای تولیدی، جنبههای متفاوتی ازجمله میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مورد هدف این پدیده قرار میگیرند. این مقاله به بررسی تأثیر فرسایش ...
بیشتر
پدیدۀ فرسایش زبانی بهعنوان مانع مهمی در روند یادگیری زبان، به مفهوم فراموشی و اُفت مهارتهای زبانی بوده که براثر نبود تماس زبانی و یا دوری از محیطهای آموزشی به وجود میآید. در مهارتهای تولیدی، جنبههای متفاوتی ازجمله میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مورد هدف این پدیده قرار میگیرند. این مقاله به بررسی تأثیر فرسایش زبان خارجی بر میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مهارت گفتاری زبانآموزان ایرانی میپردازد. به این منظور، در پژوهش حاضر 37 نفر از فراگیران زن و مرد زبان انگلیسی در بازۀ سنی 18 تا 35 سال و با سطح مهارت گفتاری متوسط و پیشرفته بر اساس روش «نمونهگیری در دسترس» انتخاب شدند. همچنین جهت ارزیابی توانایی صحبت کردن شرکتکنندگان، از آزمون آزمایشی «آیلتس» در قالب موضوعات مختلف در چهار مرحلۀ پژوهش و در طیّ یک دورۀ نُهماهه (در ابتدای مطالعه، سه ماه، شش ماه و نه ماه پس از قطع فرایند یادگیری زبان) استفاده شد. برای پاسخ به سؤالات تحقیق، از آزمون «ANOVA» با مدل اندازهگیری مکرّر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد فرسایش، تأثیر قابل توجّهی بر متغیر پیچیدگی دارد. همچنین از نظر دقّت زبانی نیز اختلاف معنیداری در هر چهار مرحلۀ مطالعه مشاهده گردید. بهطور مشابه، در ارتباط با متغیر روانی کلامی، نتایج حکایت از تأثیر قابل توجّه فرسایش بر این جنبه از گفتار دارد. افزون بر این، نتایج مربوط به اندازۀ اثر نشان میدهد که فرسایش، بیشترین تأثیر را بر روانی و کمترین تأثیر را بر دقّت گفتار دارد. درمجموع، نتایج نشانگر آسیبپذیری قابل توجّه کلّیۀ جنبههای مهارت صحبت کردن در مقابل فرسایش زبانی است.
مقالۀ پژوهشی
پروانه شایسته فر
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری بین اضطراب آزمون با عملکرد تحصیلی (عملکرد در آزمونهای کشوری زبان انگلیسی نظام متوسطه)، با واسطهگری مؤلفههای انگیزه و اضطراب یادگیری زبان انگلیسی، انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری شامل دانشآموزان سال سوم مقطع متوسطۀ استان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری بین اضطراب آزمون با عملکرد تحصیلی (عملکرد در آزمونهای کشوری زبان انگلیسی نظام متوسطه)، با واسطهگری مؤلفههای انگیزه و اضطراب یادگیری زبان انگلیسی، انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری شامل دانشآموزان سال سوم مقطع متوسطۀ استان اصفهان بود که ابتدا تعداد 340 نفر بهعنوان نمونۀ آماری به روش تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری دادههای مورد نیاز از آزمون کشوری زبان انگلیسی مقطع متوسطه، پرسشنامۀ اضطراب آزمون (ساراسون، 1984) و مقیاسهای اضطراب یادگیری و انگیزۀ یادگیری زبان انگلیسی (گاردنر، 2004) استفاده شد که نهایتاً 303 نفر (142 پسر و 161 دختر) اطّلاعات لازم را فراهم نمودند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل عامل تأییدی، آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج حاصل از مدلیابی ساختاری نشان داد که دو مؤلفۀ اضطرابزا (اضطراب آزمون و اضطراب یادگیری) از طریق رابطۀ معکوس با مؤلفۀ انگیزۀ یادگیری بر عملکرد تحصیلی تأثیر معنادار منفی دارند. اگرچه نقش میانجیگری دو مؤلفۀ انگیزه و اضطراب یادگیری تأیید شد، امّا یافتهها رابطۀ معنادار مستقیم اضطراب یادگیری با عملکرد تحصیلی را تأیید ننمودند. مدل پیشنهادی پژوهش دارای برازش بوده و مورد تأیید قرار گرفت و 46 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی توسط مؤلفههای انتخابی مدل مورد تبیین قرار گرفت. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت با کاهش اضطراب آزمون و اضطراب یادگیری زبان انگلیسی انگیزۀ یادگیری افزایش یافته که بهنوبۀ خود میتواند عملکرد آزمونی دانشآموزان را ارتقاء بخشد.
مقالۀ پژوهشی
پریسا پوینده؛ زهره رامین
چکیده
ازآنجاکه ذهنیت انسان زمانمند است، عقایدی که به آن میاندیشد و رویدادهایی که به خاطر میآورد و روایت میکند نیز زمانمند هستند، بنابراین درک بُعد زمانی به شناخت عمیقتر ذهن انسان، روایتهای او و درنهایت شناخت زندگی میانجامد. این مهم از طریق تفسیر نشانههای متنی که او میآفریند صورت میپذیرد. از این منظر، تام استوپارد، نمایشنامهنویس ...
بیشتر
ازآنجاکه ذهنیت انسان زمانمند است، عقایدی که به آن میاندیشد و رویدادهایی که به خاطر میآورد و روایت میکند نیز زمانمند هستند، بنابراین درک بُعد زمانی به شناخت عمیقتر ذهن انسان، روایتهای او و درنهایت شناخت زندگی میانجامد. این مهم از طریق تفسیر نشانههای متنی که او میآفریند صورت میپذیرد. از این منظر، تام استوپارد، نمایشنامهنویس معاصر انگلیسی، که از بازیهای زمانی در جهت بیان اندیشههای خود استفاده میکند، مورد مطالعه قرار گرفته است. نمایشنامۀ تقلیدهای انتقادی او در قالب نمایشنامۀ حافظه، با کنار هم نهادن شخصیّتهای ادبی‑هنری و سیاسی، به مفهوم هنر از دیدگاههای آنان میپردازد و گفتمانهای متناقضی را در برابر خواننده بازنمایی میکند. در این پژوهش، گفتمانهای متضاد بهصورت گفتگوهای دوبهدو در نظر گرفته شده است بهگونهای که هر مفهومی با مفهوم «دیگریِ» خود در مقابله قرار داده شده که گاه شخصیّتها و گاه مکاتب فکری یا حتّی بُعدی از زمان هستند. پژوهشهای مرتبط با موضوع این مقاله بیشتر در زمینۀ بررسی هویّت و یا عناصر پوچگرائی و پسامدرن از طریق شخصیّتپردازی بوده است و هیچیک با دیدگاه زمانی به بررسی این نمایشنامه نپرداختهاند. هدف پژوهش حاضر تفسیر معنا از طریق استعاری تلّقی کردن زمان در سطح گفتمان بر مبنای رهیافت هرمنوتیکی است و با کاربست نظریّۀ «روایی پل ریکور» به بررسی چرایی و چگونگی بُعد زمانی میپردازد. این پژوهش با تأکید بر تکنیکهای بلاغی نویسنده و با استناد بر نظریّۀ «سهگانۀ محاکات» و نیز مفهوم «فراموشی و حافظه» از دیدگاه ریکور با روش تحلیلی‑کیفی و با رویکرد روایتشناسانه، نظم و ساختار را از خلال بینظمیها و بازیهای زمانی این نمایشنامه بررسی و نشان میدهد.
مقالۀ پژوهشی
ابراهیم فخری علمداری؛ حسین بزرگیان
چکیده
اخیراً مهارت شنیداری توجّه محقّقان و نیز متخصّصان را در سراسر دنیا به خود جلب کرده است و پژوهش درخصوص استفاده از راهبردهای مهارت شنیداری زبان دوم، بر راهبردهای فراشناختی متمرکز شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مداخلۀ فراشناختی از طریق تعامل محاورهای بر مهارت شنیداری چندرسانهای زبانآموزان فوق میانی ایرانی زبان انگلیسی ...
بیشتر
اخیراً مهارت شنیداری توجّه محقّقان و نیز متخصّصان را در سراسر دنیا به خود جلب کرده است و پژوهش درخصوص استفاده از راهبردهای مهارت شنیداری زبان دوم، بر راهبردهای فراشناختی متمرکز شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مداخلۀ فراشناختی از طریق تعامل محاورهای بر مهارت شنیداری چندرسانهای زبانآموزان فوق میانی ایرانی زبان انگلیسی بهعنوان زبان خارجی و آگاهی فراشناختی آنان در مهارت شنیداری میپردازد. دادهها از طریق 720 زبانآموز مذکر و مؤنث ایرانی با سطح فوق میانی و در محدودۀ سنی بین 15 تا 23 سال در سه گروه جمعآوری شد. دو گروه اوّل به تعداد 480 نفر از گروه آزمایش توسط برنامۀ مداخلۀ سازمانیافته با تمرکز بر آموزش فراشناختی از طریق تعامل محاورهای و آموزش فراشناختی به مدّت 15 جلسه آموزش داده شدند. زبانآموزان گروه آزمایش دو بار در هفته و هر بار به مدّت 60 دقیقه تمرین داده شدند. گروه سوم، با عنوان گروه گواه، به تعداد 240 نفر از طریق فعّالیّتهای شنیداری روتینِ کلاسی بدون دریافت برنامۀ مداخلۀ سازمانیافته تمرین داده شدند. آزمونهای شنیداری چندرسانهای و پرسشنامۀ آگاهی فراشناختی شنیداری برای پیگیری درک مطلب و آگاهی فراشناختی دانشآموزان با سطح فوق میانی به کار گرفته شدند. نتایج نشان داد که آموزش فراشناختی از طریق تعامل محاورهای باعث بهبود مهارت شنیداری چندرسانهای و همچنین آگاهی فراشناختی زبانآموزان با سطح فوق میانی میشود.