رضا پیش قدم؛ شیما ابراهیمی
چکیده
تعامل مؤثر بین مدرس و فراگیران نقش مهمی در یادگیری آنان دارد. بهمنظور ایجاد هیجانات و انگیزة مثبت در فراگیران، باید رابطة دوسویهای در ارسال پیام از فرستنده (مدرس) و گیرنده (فراگیر) در محیط کلاس وجود داشته باشد. از آنجایی که تدریس کارآمد به اثرگذاری مثبت بر فراگیر و هدایت او بهسمت اهداف آموزشی اشاره دارد، هدف از پژوهش حاضر معرفی ...
بیشتر
تعامل مؤثر بین مدرس و فراگیران نقش مهمی در یادگیری آنان دارد. بهمنظور ایجاد هیجانات و انگیزة مثبت در فراگیران، باید رابطة دوسویهای در ارسال پیام از فرستنده (مدرس) و گیرنده (فراگیر) در محیط کلاس وجود داشته باشد. از آنجایی که تدریس کارآمد به اثرگذاری مثبت بر فراگیر و هدایت او بهسمت اهداف آموزشی اشاره دارد، هدف از پژوهش حاضر معرفی الگوی تدریسی است که زمینه را برای ایجاد ارتباط مؤثر میان مدرس و فراگیر فراهم سازد و با درگیری حواس بیشتر آنان، میزان هیجان مثبت بیشتری تولید نماید. در این راستا، با توجه به اهمیت نقش هیجانات حسی در تدریس و با در نظر گرفتن آموزش هَیَجامَدمحور، مدرس بهعنوان فردی حسآگاه در نظر گرفته میشود که هدایتگر کلاس است و قدرت تعیین و مطرحکردن موضوعات مختلف در کلاس را دارد. چنانچه وی قادر باشد از شیوههای خلاقانه که به درگیری حواس بیشتر منجر میشود بهره گیرد، میتواند مطالب را بهتر در ذهن فراگیران نهادینه کند. در این شرایط وی با قرار گرفتن در کنار فراگیران در محیط کلاس نقش یاریرساننده را ایفا کرده و به آنان در هَیَجامَدافزایی کمک میکند. از سوی دیگر، وی میتواند نقش حسمحرک را نیز ایفا کند. در این شرایط او فراگیر را تشویق میکند تا خود پلکان هَیَجامَدافزایی را طی نماید. از این رو، در جستار حاضر نگارندگان به معرفی نقشهای حسآگاهی و حسمحرکی مدرس پرداخته و با توجه به دو مؤلفة ارتباط و حواس، تکنیکهای حسآگاهی را در دو زیرمجموعة ارتباطمرکز و حواسمرکز و تکنیکهای حسمحرکی را در دو زیرمجموعة پیراارتباط و پیراحواس مد نظر قرار میدهند. انتظار میرود چنانچه تدریس با توجه به این تکنیکها صورت گیرد، ارتباط مؤثری میان مدرس و فراگیر برقرار و فرایند یادگیری تسهیل شود.