دانشگاه فردوسی مشهدمطالعات زبان و ترجمه2228-520247120140321Exploring the Tendency towards Nominal Style in Persian Non-Literary Translated Textsگرایش به سبک اسمی در متون ترجمه شدۀ توضیحی1172567310.22067/lts.v47i1.42874FAالناز پاکارگروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانعلی خزاعی فریدگروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20141230Over the past one hundred and fifty years, due to a huge number of translations from different languages into Persian, certain norms of language use have changed and certain others are in the process of changing. As one of the most frequent syntactic properties of most languages, especially English, the nominal style is a most likely candidate for transfer through translation into Persian, a language in which the use of the verbal style is admittedly more dominant. This research addresses the following question: since literalism is the prevailing translation method in Iran, is there a tendency towards the nominal style in non-literary translated texts? To this end, two large corpora of translated and original Persian texts of expository nature were selected. The former group consisted of translations done by both famous and not very famous translators. The purpose of examining the translations was to find out which style was dominant: nominal or verbal. A comparison of the corpora showed that in original Persian books as well as translated books done by well-known translators, there was a tendency toward the verbal style as the number of nominal sentences found in these books was very low. But in the texts translated by not very famous translators, the number of nominal sentences was significantly higher than the number of verbal sentences.در طول یکصد و پنجاه سال اخیر، در نتیجة ترجمه های بسیار زیادی که از زبان های دیگر، به ویژه انگلیسی، به زبان فارسی شده است، برخی از هنجارهای زبانی تغییر کرده اند یا دست کم دستخوش تغییر شده اند. سبک اسمی یکی از مهم ترین ویژگی های نحوی زبان است که مانند هر ویژگی نحوی دیگر ممکن است ازطریق ترجمه به زبان مقصد انتقال یابد؛ درحالی که به نظر می رسد در زبان فارسی، سبک غالب، سبک فعلی است. هدف از انجام تحقیق حاضر، یافتن پاسخ برای این سؤال است که با توجه به شیوة لفظ گرایی که در غالب ترجمه ها دیده می شود، آیا احتمال گرایش به سبک اسمی در متون ترجمه شدۀ توضیحی وجود دارد. نتایج تحقیق نشان داد که در متون تألیفی و ترجمه های نویسندگان و مترجمان توانا، گرایش به سبک فعلی می باشد و فراوانی جملات اسمی بسیار کم است؛ ولی در ترجمه های مترجمان تازه کار، فراوانی جملات اسمی بیشتر است. همچنین، در این تحقیق، تعدادی از جملات اسمی را که در ترجمه های مترجمان تازه کار وجود داشت، به صورت فعلی نوشتیم و از 130 نفر از دانشجویان خواستیم که تا آن صورتی را که به نظرشان فارسی تر و واضح تر می آید، انتخاب نمایند. نتیجة این بررسی نیز نشان داد که این افراد جملات فعلی را بر جملات اسمی ترجیح می دهند.دانشگاه فردوسی مشهدمطالعات زبان و ترجمه2228-520247120140321T. S. Eliot’s Poetry in Persian: A Case Study of Translating Metaphors in “Waste Land”اشعار تی. اس. الیوت در زبان فارسی: بررسی موردی ترجمة استعاره ها در «سرزمین بی حاصل»19362569610.22067/lts.v47i1.42875FAسیدبختیار سجادیگروه زبان انگلیسی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایرانناصر رستمیگروه زبان انگلیسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، آذربایجان شرقی، تبریز، ایرانJournal Article20141230This study is critically engaged to compare and contrast T. S. Eliot’s poem, “The Waste Land”, with its corresponding Persian translations in order to analyze strategies adopted by Iranian translators to deal with the metaphorical nature of his poetry in terms of Peter Newmark’s theory of translation in English and SirusShamisa’s approaches to classifying metaphors in Persian. Moreover, it argues whether the frameworks presented by Newmark and Shamisa for metaphor are applicable to poetry translation and literary metaphors or they need some additions or deletions. To this end, Eliot's heavily metaphorical and allusive “The Waste Land” was studied along with its seven Persian translations. In spite of the fact that translators made much endeavor trying to keep SL’s metaphors, it should be mentioned that the two categories of metaphors in two languages, according to Newmark and Shamisa, are rather distinct. Unfortunately, in Persian, there is no framework or foundation for translation. This condition can lead to failure while translating from non-identical languages or cultures. In addition, convincing evidence exists that there is a link between imitation and the dominant strategy.در مقالة حاضر، با به کارگیری نظریه های ترجمة مرتبط با استعاره که پیتر نیومارک (1998) در زبان انگلیسی و سیروس شمیسا (1386) در زبان فارسی ارائه کرده اند، به بررسی مقایسه ای شعر «سرزمین بی حاصل» از تی. اس. الیوت با ترجمه های فارسی متناظر با شعر ذکرشده پرداخته شده است. متأسفانه، در زبان فارسی، چارچوبی برای ترجمة استعاره ها وجود ندارد. در بررسی حاضر، ارائة استعاره با توجه به بازنمایی ها در تلمیحات شعر یادشده، بررسی شده است. در روند ترجمة این شعر، شواهد قانع کننده ای وجود دارند که مترجمان از ترجمه های پیش از خود به نوعی تقلید کرده اند. علاوه بر این، با بررسی اطلاعات آماری ترجمه های انجام شده، می توان نتیجه گرفت که شباهت های چشمگیری بین استعارة مرده در انگلیسی با استعارة تبعیه در فارسی، استعارة ابتکاری در انگلیسی با استعارة بعید در فارسی و استعارة اقتباسی در انگلیسی با استعاره مرکب در فارسی وجود دارد؛ اما چنین به نظر می رسد که مترجمان در یافتن معادل برای دیگر استعاره ها در هر دو زبان با مشکل بزرگی مواجه هستند.دانشگاه فردوسی مشهدمطالعات زبان و ترجمه2228-520247120140321Manifestation of Hafiz’s‘Rend’ in Gide’s Worksتجلی رند حافظ در آثار آندره ژید37582572010.22067/lts.v47i1.42876FAمحمدرضا فارسیانگروه زبان فرانسه، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانفهیمه ولیانگروه زبان فرانسه، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانغلامرضا کاظمیگروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قوچان، خراسان رضوی، ایرانJournal Article20141230Rend is, according to Hafiz, a superior or perfect man. In his Divan (collection of poems), Rend is defined as a person who has a paradoxical character in his manifestation and a moderate one inwardly. Rend is neither exorbitant nor negligent. In view of Andre Gide, Hafiz was a perfect artist worthy to be followed. Gide,like Hafiz, was in search of high honor. He wished the Fruits of Earth to be considered like Hafiz’sDivan as an epistle of honor. Gide being in harmony with Hafiz, imagined his Rend in the body of Menalc.The common features between Rend and Menalc were investigated in Hafiz’sghazals and Gide’s works. To aim this, first, using an analytical approach based on comparative literature, a definition and a brief analysis of Rend and its features have been studied to compare Hafiz’sRend and Gide’sMenalc. Giving examples of these two and finding their common thoughts, the effect of Hafiz on Gide has been shown.به روایت حافظ، رند، انسان برتر یا انسان کامل است و همانطورکه از متن دیوان حافظ برمی آید، شخصیتی در ظاهر متناقض و در باطن متعادل است و اهل هیچ افراط و تفریطی نیست. برای آندره ژید، حافظ نمونة کامل هنرمندی بود که می توانست سرمشق قرار گیرد. ژید نیز مانند حافظ می خواست به اوج وارستگی برسد و میل داشت تا مائده-های زمینی مانند دیوان حافظ، رسالة وارستگی به شمار آید. این نویسندة فرانسوی با حافظ هم آواز می شود و «رند» خود را در هیئت «منالک» به تصویر می کشد. در این مقاله درپی یافتن ویژگی های همسان میان «رند» در غزلیات حافظ و «منالک» در آثار آندره ژید هستیم. نخست، علاوه بر ارائة تعریف و تحلیلی کوتاه از رند و ویژگی های شخصیتی اش، با استفاده از روش تحلیلی درراستای ادبیات تطبیقی، رند حافظ و رند ژید؛ یعنی، منالک را بررسی می کنیم. سپس، با ذکر شواهدی از حافظ و ژید و نیز یافتن خطوط فکری مشترک میان این دو، به بررسی میزان تأثیرپذیری آندره ژید از حافظ در خلق شخصیت منالک می پردازیم.دانشگاه فردوسی مشهدمطالعات زبان و ترجمه2228-520247120140321Translation Quality Assessment in Iranian Universities: A Qualitative Studyمقایسة رویکرد ارزیابی مدرسان ترجمة فارسی با نظریه های شاخص ارزیابی ترجمه59842575210.22067/lts.v47i1.34543FAآیناز سامیرگروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانمسعود خوش سلیقهگروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-6508-1986خلیل قاضی زادهگروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20140427This qualitative study attempted to determine the approaches of select Iranian translator educators for assessing students’ translation quality. So, a purposive sample of twelve experienced, specialist translator educatorsat major universities across Iran was invited for interviews. The analysis of the interview data revealed the approaches they advocated and so applied to assessment of students’ translation quality. The Iranian translator educators’ approaches were then compared and contrasted with distinguished models and approaches to translation assessment. Using the procedure of grounded theory, a method of qualitative data analysis, theinterview data was coded and analyzed. The results showed that there are many similarities and common areas among the translator educators in approaching students’ translation quality assessment. To a great extent, these approaches conform to the approaches and models of translation quality assessment presented by international TQA theorists and that the only difference lies in the degree of importance of the assessment criteria depending on different translation courses, the text type and genre.در این پژوهش توصیفی تلاش شد تا معیارها و رویکردهای مدرسان ترجمه، در بستر آموزشی ایران، برای ارزیابی کیفیت ترجمة دانشجویان بررسی شود. دوازده نفر از مدرسان باسابقه و متخصص در ترجمه در دانشگاه های مختلف ایران، برای مصاحبه دعوت شدند. با تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، رویکردهای آن ها در ارزیابی کیفیت ترجمه بررسی شد و سپس، میزان تفاوت و شباهت رویکرد مدرسان ترجمة ایران با مدل ها و رویکردهای ارزیابی که نظریه پردازان ارزیابی ترجمه ارائه کردند، بررسی گردید. یافته های حاصل از مصاحبه ها برطبق شیوة تحلیل داده های کیفی نظریة داده بنیاد، کدگذاری و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که میان مدرسان ترجمه در انتخاب رویکردهای ارزیابی کیفیت ترجمه شباهت و اشتراکات بسیاری وجود دارد و تا حد زیادی با رویکردهای ارزیابی کیفیت ترجمه که نظریه پردازان بین المللی ارائه کرده اند، مطابقت می کند و تنها تفاوت، در میزان اهمیت معیارهای ارزیابی است که بستگی به نوع دوره های مختلف آموزشی ترجمه و نوع متن و ژانر در ترجمه دارد.دانشگاه فردوسی مشهدمطالعات زبان و ترجمه2228-520247120140321Analysis of the Translations of Interjections in the Little Princeبررسی ترجمة صوت واژه ها در اثر شازده کوچولو851032577710.22067/lts.v47i1.29326FAرویا لطافتیگروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایراننفیسه علی پورگروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانJournal Article20131209It is through language and translation as the important elements which animate the lives of different human societies that we come to know our culture and know the world. We can never neglect the exchange and cultural development as the result of the translation. We try to do a search about the translation in the field of the interjections. An interjection is a word category invariable, allowing the speaking subject, express spontaneous emotion (joy, anger, surprise, sadness, admiration, pain, etc.) . If the interjection does not deserve a specific treatment of grammar, it plays a very clear role in the transmission of meaning. That is why translation is difficult and important. As corpus, we chose The Little Prince and the translations made by Shamlou and Nadjafi Ghazi. We also try to analyze the examples to compare and find the qualities of each translation.ره آورد اصلی زبان و ترجمه به عنوان یکی از مهم ترین عناصر جامعه در حیات بخشیدن به زندگی جوامع انسانی، شناختن فرهنگ های دیگر و شناساندن فرهنگ و زبان هر کشور است. تبادل و غنای فرهنگی ثمرة مستقیم ترجمه می باشد. صوت واژه ها دسته ای از کلمات تغییرناپذیر در زبان فرانسه هستند که امکان بیان احساسات (شادی، خشم، تعجب، ناراحتی، تحسین، درد و...) را برای گوینده فراهم می آورند. اگر این واژه ها ارزش اختصاص دادن دسته بندی خاصی در گرامر را نداشته باشند، ولی نقشی آشکاری در انتقال مفهوم و معنا ایفا می کنند. همین امر باعث می شود در بحث ترجمه از اهمیت اساسی و ویژه ای برخوردار باشند. ازآنجایی که این واژه ها بار فرهنگی زیادی دارند، در برگردان از خود مقاومت نشان می دهند و همین امر باعث می شود در ترجمة آن ها به شناخت کامل فرهنگی و زبانی نیاز باشد. در این مقاله، کتاب شازده کوچولو نوشتة آنتوان دو سنت اگزوپری را به عنوان پیکرة مورد بررسی انتخاب می کنیم و به واکاوی صوت واژه ها در ترجمه های شاملو، قاضی و نجفی می پردازیم. بررسی می کنیم که آیا برگردان مترجمان در فارسی برای خوانندگان قابل فهم است و تاچه حد مترجم به نویسنده وفادار بوده است. درنهایت، ترجمة پیشنهادی خود را ارائه می دهیم.دانشگاه فردوسی مشهدمطالعات زبان و ترجمه2228-520247120140321Translating Children's Literature into Persian: The Challenge of Toneترجمة کودکانه ها به فارسی: چالش لحن1051222580410.22067/lts.v47i1.42893FAعباس امامگروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20141231Translating children’s literature is a challenging enterprise; easy at the first sight, but rather difficult in practice. It is assumed by some translators that because children’s works are intended for an audience/ readership of young age, they are simple and easy to deal with in every way. Even some naïve translators consider such works as texts whose words, grammatical structures and rhetoric in translated versions do not need any particular precaution, care, and/or creativity. However, at least translation of children’s works of fiction and poetry has proved that things are in fact otherwise. Among the challenges to be mentioned in this connection is to retain the characteristics of the overall atmosphere of the original. The lion’s share of this is represented in how properly “tone” is transferred from the source text into the target text. In what follows, a range of samples from Persian translations, both in prose and poetry, are introduced, their translational inadequacies are traced, and are finally re-translated to improve their quality.ترجمة آثار ویژة کودکان کاری سهل و ممتنع است؛ کاری بسیار دشوار است که ترجمة آن در آغاز آسان جلوه می کند. تصور غالب افرادی که برآن می شوند تا برای کودکان آثاری را ترجمه کنند، این است که می پندارند موضوعات کودکانه ساده هستند و متن های مرتبط، به لحاظ واژگان، ساختارهای دستوری و سایر ویژگی های زبانی نیاز به دقت نظر زیاد و خلاقیت در ترجمه ندارند؛ اما حقیقت این است که دست کم ترجمة ادبیات داستانی و نیز شعرهای کودکانه نشان می دهند که قضیه به این سادگی ها نیست. حفظ حال وهوای کودکانه در این گونه آثار که بخش عمدة آن به دقت در گزینش «لحن» مناسب بازمی گردد، ازجمله عواملی هستند که در پاره ای از موارد آن طور که باید و شاید مدنظر قرار نمی گیرند. در این مقاله سعی شده است تا با ارائة نمونه هایی از ترجمه های فارسی منثور و منظوم چاپ شده، نارسایی ها و کاستی های لحن محور آن ها ریشه یابی و بیان شوند و به این ترتیب بر ضرورت دقت بیشتر مترجمان در ترجمة کودکانه ها تأکید گردد.