دانشگاه فردوسی مشهد
مطالعات زبان و ترجمه
2228-5202
2383-2878
49
4
2017
01
20
از نوازش تا نوازه: نگاهی به مفهوم نوازیدن در آموزش زبان دوم
1
13
FA
رضا
پیش قدم
رضا پیشقدم
گروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
pishghadam@um.ac.ir
المیرا
فرخنده فال
گروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
e.farkhondehfal@gmail.com
10.22067/lts.v49i4.62725
با توجه به اهمیت عوامل هیجانی و عاطفی در تدریس بهویژه تدریس زبان دوم، در این پژوهش کوشیدیم مفهوم نوازیدن (نوازش و نوازه) را بررسی کنیم. نیاز عاطفی انسان به نوازش فیزیکی در کودکی، در بزرگسالی بیشتر شکل نوازۀ معنوی و عاطفی بهخود میگیرد. نوازه بهمعنی دیدهشدن و به رسمیت شناختن ارزشهای افراد است. در این پژوهش، ابتدا مفهوم نوازه را در روانشناسی و سپس در آموزش زبان دوم تبیین کردیم. آنگاه ضمن معرفی جدید انواع نوازهگر و نوازهشونده به افراطی، تفریطی و معتدل، کاربرد آنها را در آموزش زبان نشان دادیم. زمانی که معلم با میزان نوازهگری خود و نوازهشوندگی شاگردان آشنایی نداشته باشد، تعامل مؤثر بین معلم و شاگرد حاصل نمیشود و حس ناراحتیِ ایجاد شده، ممکن است باعث از بین رفتن انگیزۀ مشارکت و یادگیری شاگردان شود. در پایان، ضمن تبیین کاستیهای احتمالی این تقسیمبندی، پیشنهادهایی را برای انجام پژوهشهای بیشتر ذکر کردیم.
نوازیدن,نوازه,نوازش,نوازهگر,نوازهشونده
https://jlts.um.ac.ir/article_28092.html
https://jlts.um.ac.ir/article_28092_e8cc7cdf416504225d598becef5abe87.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
مطالعات زبان و ترجمه
2228-5202
2383-2878
49
4
2017
01
20
جامعهشناسی ترجمه متون نمایشی در دوره قاجار: با نگاهی بر تأثیر شرایط اجتماعی آن دوران بر انگیزههای مترجمان
15
34
FA
سید محمدرضا
هاشمی
گروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
hashemi@ferdowsi.um.ac.ir
فاطمه
حیدری
گروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
fatimamashhad@yahoo.com
یلدا
رضایی دانش
گروه زبان انگلیسی،دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
yalda.danesh@yahoo.com
10.22067/lts.v49i4.33470
این مقاله کاوشی است در جهت یافتن پاسخی به چرایی ترجمة برخی از آثار نمایشی در دوره قاجار؛ آثاری که بررسی درونمایة آنها و انگیزههای مترجمانشان راهگشای برقراری ارتباط میان ترجمه و جامعهشناسی است. از دیدگاه چسترمن (2009) تحقیقات با رویکرد جامعهشناسانه بر روی انگیزههای مترجمان میتواند سهم عمدهای در شناخت هرچه بهتر ایدهها و اهداف شخصی مترجمان داشته باشد و اینکه چطور این نگرشها در ترجمه آن اثر نمود پیدا کرده است. از منظر جامعهشناسی است که میتوان به تأثیر فضای اجتماعیسیاسی جامعه بر انتخابهای مترجمان برای ترجمه آثاری خاص پی برد. علاوه بر این تأثیرپذیری اولیه، نقش عادتوارههای مترجم که بوردیو در مدل جامعهشناسیاش آن را یکی از فاکتورهای مهم در هر کنش اجتماعی میداند بررسی شده و در نتیجه، انگیزههای آنان نیز در این مجال مورد بررسی قرار گرفتهاند.
انگیزههای مترجمان,بوردیو,جامعهشناسی,متون نمایشی,دوره قاجار
https://jlts.um.ac.ir/article_28152.html
https://jlts.um.ac.ir/article_28152_cba817e4fa7495508521be11cfc0cb0d.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
مطالعات زبان و ترجمه
2228-5202
2383-2878
49
4
2017
01
20
ترفندهای بومیسازی در ترجمه فارسی فیلمهای کارتونی: «رئیس مزرعه»، «شنل قرمزی»، و «پاندای کونگفوکار»
35
59
FA
عباس
امام
گروه زبان انگلیسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
abassemaam@yahoo.com
10.22067/lts.v49i4.61830
اکثریت قریب به اتفاق مطالبی که تا کنون در گسترة جهان و نیز در سطح کشور ما در زمینة ترجمه نوشته شده و میشود، دربارة مسائل مرتبط با ترجمه کتبی است و با وجود گسترش روزافزون و پرشتاب ترجمة دیداریشنیداری ، از بررسی مسائل و مشکلات و چند و چون این گونه ترجمه، کمتر نامی به میان میآید. بهعنوان مثال، میدانیم که در حال حاضر در کشور ما، ترجمة دهها فیلم و سریال از/ به زبانهای مختلف، دوبله آنها، و نیز زیرنویسی برای برخی از این همه فرآوردههای دیداریشنیداری، هم مخاطبان میلیونی دارد و هم تأثیرات زبانیفرهنگی بسیار، و هم انجامشان دهها نفر و چندین نهاد دولتی و غیردولتی را به خود مشغول داشته است. ولی حقیقت این است که در زمینة آموزش و پژوهش مسائل این حوزة تخصصی، متأسفانه تناسبی بین عمل گسترده و نظریهپردازی اندک در آن باره دیده نمیشود. این نوشتار، تلاشی است خرد در راستای جبران این کاستی کلان. نویسنده کوشیده است تا با بررسی فیلمنامه و ترجمة فارسی سه فیلم کارتونی «پاندای کونگ فوکار»، «شنل قرمزی» و «رئیس مزرعه»، چگونگی بهکارگیری «ترفندهای بومیسازی» مترجمان و نیز صداپیشگان (دوبلورها) ایرانی را در آنها مد نظر قرار دهد و نوعی «دستهبندی هشتگانه» برای «جایگزینسازی» تدوین و عرضه نماید. نتایج پژوهش نشان داد که مترجمان و صداپیشگان ایرانی با هدف عمدة «سرگرمسازی مخاطب» میکوشند تا در ترجمههای خود عمدتاً از یکی یا ترکیبی از «ترفندهای هشتگانة» مورد اشاره این نوشتار استفاده کنند.
ترجمه,ترجمه دیداریشنیداری,بومیسازی,جایگزینی,ترفند,سرگرمسازی
https://jlts.um.ac.ir/article_28186.html
https://jlts.um.ac.ir/article_28186_7f9ab5aba27c94378a58923df86041d5.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
مطالعات زبان و ترجمه
2228-5202
2383-2878
49
4
2017
01
20
بررسی ﭘیچیدگی دستوری در متون استدلالی زبانآموزان ایرانی از سه سطح مختلف توانش زبانی
61
75
FA
فرزانه
شادلو
گروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
farzaneh.shadloo@yahoo.com
حسام الدین
شهریاری احمدی
گروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
h.shahriari@um.ac.ir
بهزاد
قنسولی
گروه زبان انگلیسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
ghonsooly@um.ac.ir
10.22067/lts.v49i4.61672
بسیاری از پژوهشهای انجامشده، به بررسی پیچیدگی دستوری در متون آکادمیک ﭘرداختهاند، اما برخی از ﭘﮊوهشها، جملهوارهها و جملهوارههای وابسته و برخی دیگر گروهواﮊهها و مخصوصاً گروهواﮊههای اسمی را بهعنوان بهترین معیار جهت سنجش پیچیدگی دستوری در متون آکادمیک لحاظ کردهاند. در این راستا، پژوهش حاضر بر مبنای دستهبندی ﭘیشنهادی لو (۲۰۱۱) به بررسی بسامد ۵ مؤلفۀ دستوری در ﭘیکرهای متشکل از متون استدلالی به زبان انگلیسی میﭘردازد. متون استدلالی در این ﭘیکره توسط زبانآموزان ایرانی از سه سطح مختلف توانش زبانی نوشته شدهاند. در این راستا، ۱۴مشخصۀ ﭘیچیدگی دستوری در این پژوهش بررسی شد و نتایج بررسی آماری حاکی از آن بود که ۵ مشخصه (میانگین طول تی یونیت ، گروهواژههای فعلی بهازای هر تییونیت، میانگین طول جملهواره، اسموارههای ﭘیچیده بهازای هر تییونیت و اسموارههای ﭘیچیده بهازای هر جملهواره) از ۱۴مشخصه، تفاوت معناداری را بین سه گروه مورد بررسی در این ﭘﮋوهش نشان دادند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مشخصههای مبتنی بر پیچیدگی گروهواژهها در ﭘیشبینی پیچیدگی دستوری در متون استدلالی از اهمیت بالاتری برخوردارند و در نتیجه گروهواﮊهها و مخصوصاً گروهواﮊههای اسمی نیاز به بررسی بیشتری در پژوهشهای آتی دارند.
متون اکادمیک,پژوهش پیکرهای,متون استدلالی,پیچیدگی دستوری,گروهواﮊههای اسمی
https://jlts.um.ac.ir/article_28203.html
https://jlts.um.ac.ir/article_28203_460663b5af2e736182dffcf2d7f44793.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
مطالعات زبان و ترجمه
2228-5202
2383-2878
49
4
2017
01
20
تأثیر آموزش مقابلهای باز ترکیب عبارتها بر صحت دستوری: از منظر فرضیه تعلیمپذیری
77
98
FA
منوچهر
جعفری گهر
گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
jafari@pnu.ac.ir
افسر
روحی
گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه پیام نور، اردبیل، ایران
afsar.rouhi@pnu.ac.ir
مجید
قلیچی
گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
majid200954@yahoo.com
10.22067/lts.v49i4.52078
با الهام از یافتههای مربوط به نقش عبارتها در رشد زبانی٬ پژوهش حاضر تأثیر آموزش مقابلهای بازترکیب عبارتها بر فراگیری ساختارهای دستوری منطبق با مراحل دستوری (نحوی) نظریة پردازشپذیری را مورد بررسی قرار داد. به تعبیر دقیقتر، هدف این پژوهش بررسی پیشبینی فرضیة تعلیمپذیری بود مبنی بر اینکه آموزش فقط زمانی مؤثر است که به یک مرحله بالاتر از سطح دانش فعلی زبانآموزان مربوط شود. برای این منظور، سه گروه از فراگیران زبان انگلیسی از بین گروه بزرگتری از زبانآموزان انتخاب شدند. به یک گروه آموزش مقابلهای در رابطه با مفهوم و ساختار عبارتهای زبان فارسی و انگلیسی داده شد، در حالیکه گروه دوم همین آموزش را فقط به زبان انگلیسی دریافت کرد و گروه سوم بهعنوان گروه مقایسه در نظر گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مخصوصاً از نوع مقابلهای آن بهطور معنیداری به فراگیری مراحل دستور زبان ارائهشده در نظریة پردازشپذیری در تولید شفاهی و نوشتاری کمک کرد و پیشبینی فرضیة تعلیمپذیری را نقض نمود. تفسیر نظری نتایج در قسمت بحث و بررسی پایانی ارائه میشود.
آموزش بازترکیب عبارتها,نظریة پردازشپذیری؛ فرضیة تعلیمپذیری؛ فراگیری مراحل دستوری؛ صحت دستوری؛ آموزش مقابلهای
https://jlts.um.ac.ir/article_28253.html
https://jlts.um.ac.ir/article_28253_251179f836d51e97b47193938a91a225.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
مطالعات زبان و ترجمه
2228-5202
2383-2878
49
4
2017
01
20
بررسی نوشتار اتوبیوگرافیک در آثار املی نوتومب با تکیه بر نظریه لوژون و دوبروفسکی
99
115
FA
پریا
شجاعی
گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
paria.shojaee@gmail.com
فاطمه
خان محمدی
گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
fatemeh_khan@yahoo.fr
10.22067/lts.v49i4.61633
املی نوتومب نویسندة معاصر بلژیکی همواره در حال نگارش است و بیشتر در قالب ژانرهایی همچون اتوبیوگرافیک، اتوفیکسیون و تخیلی مینویسد و جالب اینجاست که خود اذعان میکند میان ژانر آثارش، تفاوت چندانی وجود ندارد و در همة آنها بحث تنها بر سر یک موضوع است: بشریت. این نوع نگارش نزد نوتومب قطعاً معلول حادثة خطیری است و از نقطه نظر روان شناسی دلیل خاصی برای برگزیدن این سبک وجود دارد. در بسیاری از آثارش پرداختن به گذشته، کودکی و خود مشاهده میشود و این همان موضوعی است که مورد توجه بسیاری از منتقدین قرار گرفته است. چرایی این مسئله نزد نوتومب و بسیاری از نویسندگان زن موضوعی قابل تأمل است که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت. در این پژوهش به بررسی این موضوع میپردازیم که نهتنها آثار اتوبیوگرافیک نوتومب همچون «خرابکاری عاشقانه»، «نه آدم نه حوا» و «متافیزیک آوندها» گزارشگر دوران کودکی و نوجوانی نویسنده با روایتی واقعی از حوادث زندگی وی هستند، از محتوای دیگر کتابهای او همچون «بیگناهی قاتل»، «ردای یونانی» و «اسید سولفوریک» که در ظاهر رمانی کاملاً تخیلی بهنظر میآیند نیز این گونه استنباط میشود که به زندگی شخصی و واقعی نویسنده ارجاع داده شدهاند. در حقیقت، در این نوشتار سعی بر آن است تا دلیل انتخاب سبک اتوبیوگرافیک و اتوفیکسیون نزد این نویسنده تبیین گردد.
املی نوتومب,رمان اتوبیوگرافیک,اتوفیکسیون,لوژون,دوبروفسکی
https://jlts.um.ac.ir/article_28299.html
https://jlts.um.ac.ir/article_28299_0f4465b8e6adbb670604ca2f86e319cc.pdf