فضل الله خدادادی
چکیده
میزان درک مخاطبان درونی و بیرونی داستانها همواره موضوعی پیچیده و نسبی است و بهطور مطلق نمیتوان دربارۀ میزان درک دو دسته از مخاطبان روایت به قضاوت پرداخت. این قضیه از کهنترین موضوعات روایتپردازی بشری است بهطوریکه حساسیتهای راوی نسبت به ارتباط با مخاطبی دلنشین نشانگر طبقهبندی پایگاه مخاطبان و نسبی بودن ارتباط آنها ...
بیشتر
میزان درک مخاطبان درونی و بیرونی داستانها همواره موضوعی پیچیده و نسبی است و بهطور مطلق نمیتوان دربارۀ میزان درک دو دسته از مخاطبان روایت به قضاوت پرداخت. این قضیه از کهنترین موضوعات روایتپردازی بشری است بهطوریکه حساسیتهای راوی نسبت به ارتباط با مخاطبی دلنشین نشانگر طبقهبندی پایگاه مخاطبان و نسبی بودن ارتباط آنها با روایت است. همچنین مباحثی چون بیاهمّیّت بودن «ساختار» در برابر «انتظار» و پاسخ به سؤال «بعد چه خواهد شد؟» که ادوارد مورگان فورستر مطرح نموده است، نشانههایی از طبقات مختلف مخاطبان و درک نسبی آنها از روایتها است. این مبحث اوّلینبار توسّط جرالد پرینس با موضع پایگان روایتشنوها مطرح گردید و ازآنجاییکه مصداقهای متنی نظریّه از متون غربی انتخاب شده است، درک آن برای مخاطب فارسی غریب مینماید، بر همین اساس پژوهش حاضر به واکاوی و بسط این نظریّه با شواهدی دقیق از متون داستانی فارسی پرداخته است.