مهرنوش فخارزاده؛ ملیحه امینی
چکیده
تبادلات بینالمللی ترجمه، دارای ساختار مرکز حاشیه است. برخی زبانها در مرکز و برخی دیگر در حاشیۀ این ساختار جای میگیرند. ترجمة ادبیات در سراسر جهان غالباً از زبانهای مرکزی به زبانهای حاشیهای در جریان است. شمار زیادی از پژوهشها، در بررسی جایگاه زبانهای متفاوت در نظام بینالمللی ترجمه، به جریان ترجمهای را از زبانهای ...
بیشتر
تبادلات بینالمللی ترجمه، دارای ساختار مرکز حاشیه است. برخی زبانها در مرکز و برخی دیگر در حاشیۀ این ساختار جای میگیرند. ترجمة ادبیات در سراسر جهان غالباً از زبانهای مرکزی به زبانهای حاشیهای در جریان است. شمار زیادی از پژوهشها، در بررسی جایگاه زبانهای متفاوت در نظام بینالمللی ترجمه، به جریان ترجمهای را از زبانهای مرکزی به زبانهای حاشیهای پرداختهاند. بنابراین جای بررسی جریان ترجمهای از زبانهای حاشیه به زبانهای مرکزی، همچون روسی، در ادبیات این حوزه خالی است. لذا پژوهش پیشِ رو در پی آن است تا با استفاده از رویکرد سریزمانی، به تحولات جریان ترجمهای از سال 1997 تا 2010 بپردازد. علت استفاده از رویکرد سریزمانی توانِ آن در آشکارسازی الگوهای پنهان در دل دادههای زمانمند است. با استفاده از دادگان موجود در سایت یونسکو، یافتهها نشان دادند که در مجموع روند نزولی بر جریان ترجمه از فارسی به روسی حاکم بوده است. ضمناً، تحلیلها بیانگر دو الگوی معنادار بودند؛ یک روند کاهشی در دهۀ نود و یک دورۀ افزایش-کاهش در بین سالهای 2003 تا 2009. نگارندگان پس از دستیابی به این یافتهها، با استفاده از عوامل مؤثر در نظام جهانی ترجمه، در صدد تبین این الگوها بر آمدند.