شیما ابراهیمی؛ اعظم استاجی؛ رضا پیش قدم؛ سیدامیر امین یزدی
چکیده
هیجانات و حواس، نقش بسیار مهمی در یادگیری و آموزش دارند و مدرسان میتوانند از طریق تحریک هیجانات و استفاده از حواس گوناگون بههنگام آموزش زبان دوم برای زبانآموزان موفقتر عمل کنند. لذا ایجاد ارتباطات هیجانی مطلوب و تأثیرگذاری بر حواس بهمنظور افزایش توان یادگیری، حائز اهمیت زیادی است. «هَیجامَد» ترکیبی از دو واژة «هیجان» ...
بیشتر
هیجانات و حواس، نقش بسیار مهمی در یادگیری و آموزش دارند و مدرسان میتوانند از طریق تحریک هیجانات و استفاده از حواس گوناگون بههنگام آموزش زبان دوم برای زبانآموزان موفقتر عمل کنند. لذا ایجاد ارتباطات هیجانی مطلوب و تأثیرگذاری بر حواس بهمنظور افزایش توان یادگیری، حائز اهمیت زیادی است. «هَیجامَد» ترکیبی از دو واژة «هیجان» و «بسامد» است که به هیجانات ناشی از حواسی که تحت تأثیر بسامد واژگان قرار دارند، اشاره میکند. در این مقاله برآنیم تا چگونگی تغییر نگرش در یادگیری زبانآموزان غیرفارسیزبان را به هنگام استفاده از الگوی «هَیجامَد» بسنجیم. بدین منظور با استفاده از الگوی هَیجامَد، به 60 زبانآموز غیرفارسیزبان از 16 کشور، در 6 جلسه موضوعات فرهنگی تدریس شد و سپس از آنها مصاحبه گرفته شد و نتایج بهصورت کیفی ارزیابی شد. نتایج بهدست آمده از تحلیل مصاحبهها حاکی از این است که استفاده از الگوی «هَیجامَد» بر نگرش زبانآموزان غیرفارسیزبان، مؤثر است و هرچه هَیجامَد فارسیآموز نسبت به موضوع تدریسشده بیشتر باشد، عملکرد او بهتر خواهد بود. در نتیجه از آنجاییکه این الگو، کیفیت یادگیری زبان فارسی را از طریق ایجاد ارتباط بین فرهنگی، هیجانات زبانآموزان و فعالسازی سطوح مختلف هَیجامَد ارتقا میدهد، بهنظر میرسد میتواند الگوی مناسبی برای تدریس زبان فارسی بهعنوان زبان دوم محسوب شود.