وحید نژاد محمد
چکیده
انسان با زمینۀ خاص آفرینش خود «موقعیت» خود را تعریف میکند و ادراکات و استنباطهای وی در موقعیتهای گوناگون زیستیِ وی از دیگری متفاوت است. به بیان دیگر، موجودی در «زمان» است و تاریخ و اهدافِ خود را بهواسطۀ «آزادی و توانایی انتخاب خود» شکل میدهد. فلسفه با ایجاد پیوندی عمیق با ادبیات و رسوخ در ساختارهای فکری و عالم ...
بیشتر
انسان با زمینۀ خاص آفرینش خود «موقعیت» خود را تعریف میکند و ادراکات و استنباطهای وی در موقعیتهای گوناگون زیستیِ وی از دیگری متفاوت است. به بیان دیگر، موجودی در «زمان» است و تاریخ و اهدافِ خود را بهواسطۀ «آزادی و توانایی انتخاب خود» شکل میدهد. فلسفه با ایجاد پیوندی عمیق با ادبیات و رسوخ در ساختارهای فکری و عالم خیال نویسندگان و خالقان آثار هنری، توانست متون ادبی را به آینۀ تفکر تبدیل کرده و الگوهایی را برای پردازش در نزد آنان ایجاد کند. در این مقاله تلاش بر این است تا با نشان دادن سازههای فلسفی اِگزیستانسیالیسم در نزد لوکلزیو، رُماننویس معاصر فرانسوی، معنای کُنشها و رفتارهای شخصیتهای داستانی و واقعیِ وی را از ورای آگاهی، اِدراک، طرح و هدفمندیِ آنها توجیه کرده و پاسخی به بحرانهای زیستی و اجتماعی شخصیتهای وی در بحبوحۀ قرن بیستم و صحن نوشتار رئالیستی پیدا کنیم.