آموزش زبان
محمد خورسند؛ قاسم مدرسی
چکیده
بررسی حاضر، با بهکارگیری طرح تحقیقاتی تلفیقی، به بررسی عوامل پیشبینیکنندۀ پیشرفت تحصیلی در متغیرهای عواطف معلّم و نوازهگری برای یادگیرندگان زبان انگلیسی میپردازد. همچنین، این مطالعه نگرش دانشجویان دربارۀ نقش عواطف معلّم و نوازهگری در پیشرفت تحصیلیشان را میکاود. در این راستا، 232 دانشجوی زبان انگلیسی بر اساس نمونهگیری ...
بیشتر
بررسی حاضر، با بهکارگیری طرح تحقیقاتی تلفیقی، به بررسی عوامل پیشبینیکنندۀ پیشرفت تحصیلی در متغیرهای عواطف معلّم و نوازهگری برای یادگیرندگان زبان انگلیسی میپردازد. همچنین، این مطالعه نگرش دانشجویان دربارۀ نقش عواطف معلّم و نوازهگری در پیشرفت تحصیلیشان را میکاود. در این راستا، 232 دانشجوی زبان انگلیسی بر اساس نمونهگیری در دسترس و شش دانشجو هم در مرحلۀ کیفی بر اساس اشباع دادهها شرکت داشتند. برای سنجش عواطف معلّم و میزان نوازهای که دانشآموزان در کلاس دریافت میکنند، از پرسشنامههای معتبر مربوطه استفاده شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطۀ معناداری بین عواطف معلّم، نوازهگری و پیشرفت تحصیلی برای دانشجویان مقطع کارشناسی رشتۀ زبان انگلیسی وجود دارد. همچنین، نتایج بهدستآمده از رگرسیون چندگانه نشان داد که عواطف معلّم پیشبینیکننده بهتری برای پیشرفت تحصیلی است. همچنین، نتایج کیفی این پژوهش، پس از مشخص کردن توافق و پایایی درونموضوعیِ دادههای بهدستآمده از مصاحبۀ نیمهساختاریافته، 11 مضمون مشترک به دست داد. نتایج نشان میدهد نوازهگری و نوازهشوندگی منجر به برقراری ارتباط مؤثرتر بین معلّم و زبانآموز میشود.
قاسم مدرسی
چکیده
تاکنون بر روی واژگان مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی از منظر زبانشناسی، ردهشناسی و جامعهشناسی زبان مطالعاتی صورت گرفته است، امّا بررسی این واژگان از منظر روانشناسی زبان میتواند رویکرد تازهای در خصوص واژهگزینی برای معادلهای بیگانه ارائه دهد. مطالعۀ حاضر با بهکارگیری الگوی «هَیَجامَد» (هیجان+ بسامد حواس)، به ...
بیشتر
تاکنون بر روی واژگان مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی از منظر زبانشناسی، ردهشناسی و جامعهشناسی زبان مطالعاتی صورت گرفته است، امّا بررسی این واژگان از منظر روانشناسی زبان میتواند رویکرد تازهای در خصوص واژهگزینی برای معادلهای بیگانه ارائه دهد. مطالعۀ حاضر با بهکارگیری الگوی «هَیَجامَد» (هیجان+ بسامد حواس)، به مقایسۀ کاربرد هفت واژۀ مصوّب فرهنگستان و معادل بیگانۀ آنها در میان عامۀ مردم میپردازد تا میزان استقبال آنها از واژگان مصوّب فرهنگستان و نیز نقش زبان مادری آنها درباره کاربرد واژگان را بررسی کند. بدین منظور، تعداد 223 شرکتکننده در مرحلۀ کمّی بر اساس «نمونهگیری در دسترس» و 61 شرکتکننده در مرحله کیفی بر اساس «اشباع دادهها» از میان عامۀ مردم انتخاب شدند. روش پژوهش اتخاذ شده در این پژوهش، طرح تحقیق تلفیقی‑ترتیبی است که بر اساس آن، ابتدا دادههای کمّی و سپس دادههای کیفی جمعآوری شد. نتایج کمّی بهدستآمده از «آزمون تی» نشان داد که از میان هفت جُفت واژۀ منتخب، بین شش جُفت آن تفاوت معناداری از حیث «هَیَجامَد» در میان عامۀ مردم وجود دارد. همچنین، نتایج کمّی بهدستآمده از آزمون «انووا یک طرفه» نشان داد از بین هفت جُفت واژۀ مورد نظر، در سه واژه تفاوت معناداری با توجّه به زبان مادریِ سخنگویان شامل زبانهای فارسی، کردی و ترکی از حیث «هَیَجامَد» وجود دارد. نتایج کیفی این پژوهش، پس از مشخص کردن توافق و پایایی درون موضوعی دادههای بهدستآمده از مصاحبۀ نیمه ساختاریافته، نشان داد 16 عامل همچون تداعی مثبت، خوشآهنگ بودن و بسامد بالا در پذیرش واژههای بیگانه و 8 عامل همچون تداعی منفی، تلفظ دشوار و بسامد پایین در عدم پذیرش واژههای مصوّب از سوی مردم نقش دارند. درواقع، فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای افزایش میزان استقبال و کاربرد یک «نوواژه» در مقایسه با همتای بیگانه آن، نهتنها مسائل زبانشناختی، بلکه مسائل روانشناسی زبان را هم باید لحاظ نماید.